آرشيو وبلاگ ![]()
رفاه اجتماعی مباحث جامعه شناسی و مبانی نظری مرتبط با رفاه اجتماعی پنج شنبه 27 بهمن 1390برچسب:, :: 19:6 :: نويسنده : حمید
که تغییرات وسیعی در ساختار کلیدی شهر ها پدید آورد » ( فصلنامه علوم اجتماعی شماره 47 ، 174 ). با تصویب و تاسیس « شورای عالی اقتصاد » که گام مهمی در نهادینه شدن برنامه ریزی در ایران بود ، جامعه وارد مرحله نوینی شد . یکی از وظایف اساسی این شورا بررسی و طرح نقشه های اقتصادی و ارائه طریق در اجرای آنها بود (فصلنامه مدیریت شهری شماره 6، 9) اما در اثر نابسامانی های ناشی از جنگ ، این موضوع در سال 1317 مسکوت ماند و دو اصل مهم موثر بر این برنامه یعنی « بالا بردن واحد سطح زندگی » و « تعدیل در توزیع ثروت » اجرایی نشد و شورای نام برده به فراموشی سپرده شد ( فصلنامه علوم اجتماعی شماره 44 ، 169 ) . در سال 1323 تصمیم گرفته شد شورایی به نام شورای عالی اقتصاد تاسیس شود که وظیفه آن « تهیه برنامه اقتصادی » بود و « پاره ای از هدف های این برنامه بدین قرار بوده است : تثبیت ارزش پول ، تعدیل نشر اسکناس ، تشویق و افزایش محصولات کشاورزی و صنعتی ، برسی امور مالی و فنی کارخانه های دولتی ، ایجاد نظم در امور اقتصادی و تامین حداقل زندگی » ( حسین زاده دلیر ، 194: 1388 ) . هیئت عالی برنامه بعد از بررسی کارشناسانه گزارش پیشنهادی ، به درستی تشخیص می دهد که توانایی مالی مملکت برای اجرای برنامه مذکور ناکافی است بنابراین دولت وقت ایران تصمیم به گرفتن وام خارجی از بانک ترمیم و توسعه می گیرد اما به علت کم بود نیروی انسانی داخلی متخصّص برای تدوین و رعایت ضوابط فنی ، مالی و اقتصادی ، بانک بین المللی از شرکت « موریسن نودسن » کمک گرفت تا این برنامه ریزی را به انجام برساند ( حسین زاده دلیر، 195-194: 1388، فصلنامه علوم اجتماعی شماره 44 ، 165 ، فصلنامه مدیریت شهری شماره 6 ، 7). « سرانجام در سال 1327 لایحه قانون برنامه هفت ساله عمرانی کشور با اعتبار 21 میلیارد ریال تهیه و به دولت ارائه شد در 26 بهمن 1337 لایحه قانون آیین نامه و چگونگی اجرای آن به تصویب مجلس شورای ملی رسید و بدین سان ایران در سال 1327 به طور رسمی دارای برنامه عمرانی و دارای سازمان مسئول اجرای آن گردید » ( فصلنامه مدیریت شهری ، 8). اما باید پیش از پرداختن به مقوله برنامه ریزی در ایران به نکته اساسی توجه کرد که بین «نظریه در برنامهریزی»و«نظریه برنامهریزی»تفاوت آشکاری وجود دارد.نظریه برنامهریزی، ماهیت و چگونگی فرایند و عمل برنامهریزی را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار میدهد، در صورتی که نظریه در برنامهریزی، به بررسی و تجزیه و تحلیل موضوعات و متغیرهای برنامهریزی اختصاص دارد.به عنوان مثال چگونگی فرایند برنامهریزی و مراحل آن به نظر برنامهریزی مربوط میشود در حالی که نظریه توسعه، نوعی نظریه در برنامهریزی است » همچنین واقعیت این است که به طور نسبی در ایران نظریه های در برنامهریزی بیشتر از نظریه های برنامهریزی مورد توجه بودهاند و ریشه برخی از عدم توفیقها در انواع مختلف برنامه ها را باید در همین امر جستجو کرد» (عسگری : 1377 به نقل از بهزادنسب ، 6 : 1383) به هر روی برنامه ریزی ناحیه و منطقه ای در همان ابتدای ورود برنامه ریزی در ایران مورد توجه واقع شد و در بیشتر برنامه ریزی های توسعه که در کشور تدوین شده ، بخش هایی از آنها مستقیم یا غیر مستقیم به این مقوله اختصاص یافته است که در زیر به طور مختصر به آن اشاره می شود .
2-1-12-1- برنامه اول توسعه ( 1327-1334 )
برنامه توسعه اول به طور عام :
« پس از تصویب برنامه اول در مجلس ، با توجه به اینکه حدود 32 درصد از وجوه لازم قرار بود از طریق وام از بانک بین المللی ترمیم و توسعه تامین شود و بانک بین المللی اطلاعات بیشتری خواسته بود » ( حسین زاده دلیر ،195: 1388) دولت وقت ایران با کمک « موسسه مشاوران ماورای البحر » برنامه ای تفصیلی بر اساس قانون برنامه تهیه کرد ، در سال اول دوره برنامه هفت ساله اول ،ا اقدامات زیر انجام شد :
الف) ایجاد تشکیلات سازمان برنامه ب) اصلاح و تجدید تشکیلات صنایعی که تحت نظر سازمان برنامه قرار گرفته بود . هدف های برنامه اول به این شرح تشریح شده است : افزایش تولید و تکثیر صادرات و تامین مایحتاج عمومی مردم در کشور ، ترقی کشاورزی و صنایع و اکتشافات و بهره برداری معادن و ثروت های زیر زمینی ، بهبود وضعیت بهداشت عمومی و بالا بردن صادرات و تامین مایحتاج عمومی مردم در کشور ، ترقی کشاورزی و صنایع و اکتشافات و بهره برداری معادن و ثروت های زیر زمینی ، بهبود وضع بهداشت عمومی و بالا بردن سطح معلومات زندگی افراد و به سامان رساندن معیشت عمومی و تنزل هزینه زندگی . برنامه اول بعد از چند سال توقف – که علت آن قطع درآمد نفت بین سال ها ی 1330 تا 1333 بود- دوباره از سر گرفته شد. می توان مهمترین اهداف برنامه اول توسعه را « رشد سریع اقتصادی ، کنترل جمعیت ، مدیریت بهینه بودجه ، سازگاری سیاست های واردات و صادرات ، استفاده بهینه از منابع و اتمام پروژه های ناتمام » عنوان کرد ( 1995: Amirahmadi به نقل از حسین زاده دلیر ،196: 1388) . علاوه بر موارد فوق با تصویب قانون " نوسازی و عمران شهری " در آغاز اجرای برنامه اول توسعه « تغییرات عمیق تری در زمینه عمران شهری ایجاد گردید . در این زمان پشتوانه های قانونی فرایند توسعه شهری قوی تر و اهرم های عالی اجرایی آن ها تقویت شد » ( فصلنامه علوم اجتماعی شماره 47 ،157 ) .
اگرچه به زعم برخی « به رغم دو اصل پایه در تهیه برنامه اول ( بالا بردن واحد سطح زندگانی ... تعدیل در توزیع ثروت .. ) که بازتاب فضایی داشتند ، بر پایه گذاری نخستین قطب کشاورزی در ناحیه دشت مغان اقدام چشمگیر دیگری در جهت تعادل منطقه ای صورت نگرفت ...» ( صرافی ،72 : 1377).
برنامه توسعه اول به طور خاص ( از دیدگاه برنامه ریزی ناحیه ای )
موضوع عمران ناحیه ای نخستین بار در برنامه هفت ساله اول عمرانی کشور 34-1327 مورد توجه برنامه ریزان قرار گرفت » ( آسایش ،86 : 1388) و به سازمان های ویژه عمران ناحیه ای در زمینه بودجه ، تدارک و اجرای پروژه های عمرانی به منظور بهره برداری از منابع طبیعی اختیارات خاص وارد شده که مهمترین اینها عبارت بودند از موسسه عمران دست مغان ( 1332) و سازمان عمران خوزستان ( 1334) در این دوره با کمک مشاوران « هاونیان آگرنومیکس ) مطالعات شناسایی در منطقه مغان آغاز شد . هدف این مطالعات شناسایی و ارزیابی منابع کشاورزی ، دامپروری و اجتماعی منطقه مغان ، استفاده از آب رودخانه ارس به منظور فعالیت های کشاورزی ، اسکان عشایر شاهسون ، و تبدیل اقتصاد دامداری عشایری منطقه به اقتصاد مختلط کشاورزی
و دامداری روستایی بوده است ( آسایش ،86 : 138)
« نکته مهمی که بیان آن در اینجا لازم به نظر می رسد ، این است که کارشناسان برنامه ریزی در آن زمان ، به رغم همه تنگنا ها و چالش های کارهای عمرانی ، نگاه گسترده ای به عمران ناحیه ای داشته و نویسندگان مواد قانون برنامه اول نیز به اهمیت این مسئله آگاه بوده اند ، نگاه به قانون برنامه اول نشان می دهد :
1-قانون برنامه اول با دید شهرستانی کردن ( منطقه ای کردن ) اعتبارات عمرانی تدوین و تصویب شده است . اما اساسی ترین نکته این است که بعد از اجرای چهار برنامه عمرانی در [ دولت ] ... گذشته چنین دیدی در برنامه ریزی های بعدی مشاهده نمی شود .
2-ضوابط اصلی در توزیع اعتبارات عمرانی بین شهرستان های مختلف کشور ، عبارت است از استعداد های منطقه ( مزیت نسبی) و نیازمندی های جامعه محلی .
3-مطابق اراده مقنن ، اعتبارات هیچ استانی نباید کمتر از یک میلیارد ریال باشد . بنابراین برنامه ریزی ناحیه ای در برنامه توسعه اول- با وجود مشکلات بسیاری که در زمینه اعتبارات و دانش تخصصی وجود داشت- با موفقیت هایی نیز همراه بود . یکی به وجود آمدن شبکه کامل انتقال آب برای مقاصد کشاورزی بود که کاملا منجر به کاهش اتلاف آب ارس شد و دیگری ایجاد فرایند عمران ناحیه ای از راه طرح های کشاورزی و دامپروری و جذب کارگران کشاورزی و احیانا ایجاد تمایل یکجا نشینی در گروه هایی از عشایر محدوده ناحیه دشت مغان بود ( فصلنامه مدیریت شهری شماره 6 ،10)
2-1-12-2- برنامه دوم توسعه ( 1341-1334 )
برنامه توسعه دوم به طور عام
« پس از پایان موضوع بحران نفت و تمهید زمینه دوباره تحصیل درآمد نفت ، مساله برنامه عمرانی کشور مجددا مطرح شد و تصمیم بر این شد که دنباله برخی از کارهای برنامه های اول گرفته شود و بعضی برنامه های تازه به مورد اجرا درآید .
هدف های برنامه عمرانی دوم را می توان چنین بیان کرد :
1-توسعه کشاورزی و افزایش تولیدات از طریق افزایش سطح اراضی زیر کشت و گسترش کشت عمقی
2-تنظیم جریان آب رودخانه ها برای بهره برداری حداکثر از آنها و استحصال آب منابع زیر زمینی
3-ترمیم و تجهیز راه آهن سراسری و اتصال خطوط راه آهن تهران به تبریز و مشهد .
4-تجهیز فرودگاه های تهران و آبادان به صورت مراکز ارتباط هوایی بین المللی و توسعه فرودگاه های شیراز و اصفهان
5- ترمیم و توسعه شاهراه های عمده کشور
6-توسعه و ترمیم بنادر
7-گسترش ارتباط تلفنی بین تهران و کلیه کشورهای خارج و توسعه شبکه مخابراتی
8-کمک به توسعه صنایع از طریق تاسیس کارخانه ذوب آهن و کمک به سرمایه گذاری خصوصی از طریق کمک های فنی و اعتبارات جهت ایجاد کارخانجات
9-ایجاد شرایط مناسب برای سرمایه گذاری بخش خصوصی
10-کمک به تامین کالاهای ضروری مورد مصرف کشور به ویژه قند و منسوجات و افزایش تولید سیمان
11-پیشقدم شدن در ایجاد صنایعی که سرمایه گذاران خصوصی به دلیل عدم آشنایی مایل به سرمایه گذاری در آنها نبودند.
12-طرح ریزی و ایجاد تاسیسات رفاه شهری در شهرهای کوچک و بزرگ با مشارکت سازمان برنامه و شهرداری ها . از نظر تاسیسات مختلف شهری اولویت طرح ها به ترتیب به لوله کشی آب ، برق و آسفالت داده شده بود.
13- توسعه فعالیت در زمینه های تعلیمات ابتدایی ، متوسطه ، عالی و تعلیمات حرفه ای
14-توسعه فعالیت های پیشگیری به ویژه مبارزه با بیماری مالاریا و آبله » ( حسین زاده دلیر ،197 : 1388).بنابراین برنامه هفت ساله دوم در عمل به زیر ساخت های عمومی بهای بیشتری داده و هدف اصلی خود را رشد اقتصادی قرار داده بود ( فصلنامه علوم اجتماعی شماره 44 ،165 ) .
برنامه توسعه دوم به طور خاص ( از دیدگاه برنامه ریزی ناحیه ای )
با توجه به کلیات برنامه دوم توسعه « عمران ناحیه ای در برنامه دوم به شکل تازه ای با سرمایه گذاری های متمرکز و همه جانبه در مناطق مستعد کشور مورد توجه قرار گرفت »( آسایش ،86 : 1388).
« در برنامه دوم ، ناحیه خوزستان با بهره مند ی از ظرفیت های اقتصادی فراوان (رودخانه کارون و ظرفیت طبیعی تولیدی بالقوه ) مورد توجه کارشناسان و مسئولان برنامه ریزی کشور قرار گرفت . بر خلاف سیاست اجرا شده در دشت مغان ، برای خوزستان ابتدا یک برنامه جامع توسعه تنظیم شد » ( فصلنامه مدیریت شهری شماره 6 ،10). چراکه « ... به علت وجود رودخانه های پرآب و امکانات طبیعی قابل ملاحظه بر دیگر نواحی کشور برتری داشت [ از این رو] ... برای اجرای برنامه جامع عمران ناحیه انتخاب شد » ( آسایش ،86 : 1388) . که نتایج قابل قبولی را نیز در پی داشت » ( فصلنامه علوم اجتماعی شماره 44 ، 165 ) و « اسناد معتبر برنامه ریزی و نتایج حاصل از اجرای طرح جامع توسعه و عمران خوزستان ، حاکی از آن است که این طرح در اجرا موفق بوده و بدون شک این موفقیت را مدیون سازماندهی و مدیریت سازمان آب و برق خوزستان است . تجربه کارهای اولیه عمران خوزستان باعث شد تا در برنامه دوم عمرانی به عمران ناحیه شرقی کشور توجه گردد ... برای شناسایی منابع طبیعی و امکانات بالقوه توسعه اقتصادی ناحیه [ از موسسه مشاور ایتالیایی « ایتال کنسولت » کمک خواسته شد ] ... و اجرای این طرح مطالعاتی ، منجر به تهیه گزارش امکان سنجی اقتصادی- گزارش جامعی از اوضاع طبیعی ، اقتصادی و اجتماعی- ناحیه شد به طور کلی در گزارش مذکور چنین آمده است :
« علت پایین بودن سطح زندگی مردم ، فقر منابع طبیعی ، شوری زمین ، کمی آب ، پراکندگی جمعیت ، فقدان راه و ارتباطات ، پایین بودن سطح فرهنگ ، بهداشت ، تغذیه ناقص مردم ، دور بودن ناحیه از مرکز کشور و مانند اینها » ( فصلنامه مدیریت شهری شماره 6 ،11). بنابراین به طور کلی هدف برنامه ریزی ناحیه ای مستتر در برنامه دوم بالا بردن « سطح زندگی ساکنان ناحیه » ی مورد نظر بود » ( آسایش ،86 : 1388) . همچنین نتیجه مطالعات انجام شده در این دوره نشان می دهد که « ... با توجه به فقر منابع طبیعی ، وسعت زیاد منطقه و پراکندگی جمعیت ، اجرای یک برنامه همه جانبه عمرانی از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نبوده و لذا اقدامات عمرانی به اجرای طرح های کوچک در نقاط مختلف منطقه محدود گردید » ( همان ،86).
2-1-12-3- برنامه سوم توسعه ( 1346-1341)
برنامه توسعه سوم به طور عام :
« لایحه قانونی برنامه عمرانی سوم کشور در شهریور 1341 به تصویب رسید . بر اساس این لایحه مدت برنامه
پنج سال و نیم ، تعیین شد که از اول مهر 1341 شروع و تا پایان سال 1346 ادامه می یافت »
( حسین زاده دلیر ، 198: 1388 ) . در برنامه سوم مباحث مربوط به خود یاری و مشارکت مردم و ساز و کارهایی از پایین به بالا و ایجاد دفاتر عمران محلی مطرح شد »( فصلنامه علوم اجتماعی شماره 44 ،174 )
. سیاست ها و خطوط مشی برنامه سوم عمرانی کشور عبارتند از :
« الف ) برای نیل به هدف های مطروحه در بخش کشاورزی به روش هایی که افزایش بازده را در واحد سطح سبب می گردد ارجحیت داده شد .
ب) سیاست های برنامه سوم در زمینه صنعت :
تشویق سرمایه گذاران خارجی به سرمایه گذاری
ایجاد تسهیلات اعتباری و اعطای وام و مشارکت به وسیله بانک توسعه صنعتی و معدنی و بانک اعتبارات صنعتی
ج) سیاست های برنامه سوم در زمینه ارتباطات :
- احداث راههایی که توسعه اقتصادی را به مناطق آباد نشده کشور گسترش دهد .
- احداث راه هایی که به توسعه هر چه سریع تر بازرگانی خارجی کشور بیانجامد و خصوصا ارتباط مناطق پراکنده را با شاهراه هایی که به بنادر وصل شده اند بر قرار کند .
د) سیاست های برنامه سوم در زمینه آموزش :
- تقدم توسعه مداوم تعلیمات ابتدایی بر دیگر برنامه های آموزشی
- محدودیت نسبی آهنگ رشد تعلیمات متوسطه
تقدم بهبود کیفی بر توسعه کمی در زمینه تعلیمات عالی
ه) ایجاد هماهنگی بین دستگاه ها و سازمان های مسئول امور درمانی برای استفاده هرچه بیشتر از امکانات درمانی و آموزشی
و) ایجاد تغییرات سازمانی و انجام اصلاحات اداری در جهت کسب کارآیی بیشتر »( حسین زاده دلیر ،199-198: 1388) .
در کل باید گفت برنامه سوم توسعه - و یا برنامه عمران سوم- متفاوت با برنامه های گذشته به شیوه جامع و نه مجموعه ای از پروژه های اجزایی دولتی ، برای بخش های اقتصادی-اجتماعی کشور برنامه ریزی شده بود . سازمان برنامه مسئولیت تنظیم بودجه کشور و برنامه ریزی و نظارت طرح های توسعه را عهده دار شد و بر خلاف برنامه های گذشته نقش اجرایی و مستقل از دیگر ارگان های دولتی را رها نمود » ( صرافی ،74 : 1377).
« برنامه سوم ، چند تفاوت اصلی با برنامه های پیشین داشت . اولا ، برنامه جامعی بود که در آن تمام منابع از یک طرف و اهداف برنامه از سوی دیگر بر اساس یک سلسله اولویت ها در برابر هم قرار گرفتند . ثانیا کارهای اجرایی به دستگاه های اجرایی و عمدتا وزارتخانه ها واگذار شد و در مقابل ، تهیه بودجه کل کشور ، از وزارت دارایی به سازمان برنامه منتقل شد . ثانیا برنامه در سه سطح کلان ، بخش ها و طرح ها تهیه شده بود » ( فصلنامه علوم اجتماعی شماره 44 ،166).
برنامه سوم توسعه به طور خاص ( از دیدگاه برنامه ریزی ناحیه ای )
« در برنامه سوم توجه بیشتری به منطقه ای کردن برنامه ملی شد و لزوم توجه به نظریات استانداران و تجهیز آنها با کارشناسان سازمان برنامه تصریح شد » ( صرافی ،54 : 1377).
در برنامه سوم « اساس کارهای عمران منطقه ای عبارت بود از تاسیس سازمان های عمران ناحیه ای و اجرای طرح های چند منظوره کشاورزی ، دامپروری ، بازرگانی و طرح های توسعه صنعتی ... در برنامه سوم ... شاهد نوعی توازن میان فعالیت ها هستیم ( فصلنامه علوم اجتماعی شماره 44 ،166 ) .
« در دوره برنامه سوم عمرانی ، زلزله شدید در ناحیه قزوین موجب خسارات اجتماعی و اقتصادی و زیاد گردید که به دنبال آن ضمن تجدید بنای بعضی از دهات ویران شده ، اقدام به تهیه و تنظیم برنامه عمران دشت قزوین گردید » ( آسایش ،87 ، صرافی ،74 ، معصومی اشکوری ،246).
که « هدف از طرح عمران دشت قزوین ... بهره برداری اقتصادی از منابع طبیعی- آب و زمین- با استفاده از فنون پیشرفته و جدید کشاورزی و ایجاد زمینه کشت و صنعت بود» ( فصلنامه مدیریت شهری شماره 6 ،11). علاوه بر انجام برنامه های عمران مناطق در مغان ، خوزستان و قزوین در سه منطقه جدید جیرفت ، کهگیلویه و گرگان به ترتیب در سال های 1344 و 1345 اقدام به تشکیل سازمان های خاص عمران ناحیه ای گردید » (آسایش ،87 : 1388) . در دوره برنامه سوم « امکانات اجرایی طرح های بسیاری ... فراهم آمد ، زیرا از یک سو برنامه سوم همزمان با اصلاحات ارضی بود و از سوی دیگر برنامه امکانات مالی بهتری نسبت به دو برنامه عمرانی پیشین پیدا کرده بود . از این رو ، برنامه سوم را از دیدگاه برنامه ریزی ناحیه ای ، می توان ، برنامه عمران نواحی مختلف ایران به شمار آورد »( فصلنامه مدیریت شهری شماره 6 ،11). – گرچه به زعم برخی سازمان های عمران ناحیه ای از اقتدار و امکانات سازمان مسئول طرح توسعه خوزستان برخوردار نبودند از این روی این برنامه با موفقیت کمتری همراه بوده است ( صرافی ، 74 : 1377)- بنابراین از بعد عمران ناحیه ای « طی برنامه سوم طرح های عمران جیرفت ، عمران کهگیلویه ، عمران گرگان ، عمران آذربایجان و عمران خوزستان به اجرا در آمدند » ( فصلنامه مدیریت شماره 44 ،11 ) و با توجه به نتایج حاصله از برنامه عمران خوزستان و بر اساس ضوابط طرح های جامع عمرانی دو اقدام عمده به شرح زیر صورت گرفت. الف) تاسیس سازمان های عمران ناحیه ای در مناطق جیرفت ، گرگان ، دشت کهگیلویه و دشت قزوین : « بر اساس مطالعات مهندسین مشاور ایتال کنسولت- از سال 1341-1336- ناحیه جیرفت در استان کرمان از لحاظ توسعه اقتصادی ، ناحیه ای مستعد شناخته شد ، بنابراین با تاسیس سازمان عمران جیرفت در سال 1345 برنامه های عمران جیرفت در زمینه توسعه کشاورزی ، دامپروری و صنایع وابسته به کشاورزی به مرحله اجرا در آمد و به رغم مشکلاتی که برای کشاورزان پیرامون ناحیه اجرای طرح پدید آورد ، یکی از موفق ترین طرح های کشت و صنعت ناحیه ای ایران است و در سال 1345 از طریق تاسیس سازمان عمران کهگیلویه اقدام هایی برای تسهیل بهره برداری از منابع طبیعی و استفاده از امکانات بالقوه اقتصادی به خصوص از نظر کشاورزی ، دامداری به اجرا گذاشته شد - اما به علت عدم توجه به شرایط و ویژگی های بومی ، جامعه عشایری این منطقه با مشکلات فراوانی روبرو شد- و در همان سال -1345- سازمان عمران ناحیه گرگان تاسیس شد . این سازمان با توجه به امکانات اقتصادی منطقه ، پروژه هایی در زمینه ایجاد کارخانه های قند ، شیر و ترویج روش آبیاری بارانی و نظایر اینها به عمران ناحیه ای پرداخت . ب) منطقه ای کردن فعالیت های برنامه ریزی و ایجاد قطب های کشاورزی و صنعتی : در برنامه سوم ، زمینه برای ایجاد قطب های کشاورزی و صنعتی در نواحی مختلف کشور فراهم گردید و قطب های صنعتی در اصفهان ، تبریز ، اراک ، قزوین و نیز قطب های کشاورزی در گیلان ، گرگان ، اصفهان ، خوزستان و آذربایجان به وجود آمد از دیگر فعالیت های این دوره در جهت منطقه ای و ناحیه ای کردن فعالیت ها ایجاد دفاتر فنی در مراکز استان ها و فرمانداری های کل بود که وظیفه آنها بررسی نیازهای منطقه و ارسال گزارش به سازمان برنامه بود .( معصومی اشکوری ،246 : 1376 ، صرافی ،74: 1377، آسایش ،87 : 1388،فصلنامه مدیریت شهری شماره
44 ،12)
2-1-12-4- برنامه عمرانی چهارم توسعه ( 1351-1347) .
برنامه توسعه چهارم به طور عام :
با تصویب برنامه چهارم توسعه کشور « تهیه و اجرای طرح های جامع در شهر های ایران آغاز گردید . در این برنامه مباحث مربوط به خود یاری و مشارکت مردم و ساز و کارهایی از پایین به بالا و ایجاد دفاتر عمران عملی مطرح شد» ( فصلنامه علوم اجتماعی شماره 47،157).
همچنین از هدف های برنامه چهارم که در واقع برنامه مرحله گذار بود می توان به تسریع رشد اقتصادی ، توزیع عادلانه در آمد از راه تضمین کار و گسترش خدمات اجتماعی و رفاهی ، تنوع بخشیدن به کارهای صادراتی و افزایش قدرت تولید اشاره نمود » ( فصلنامه علوم اجتماعی شماره 44 ،166). و از مشکلات و تنگناهای عمده برنامه چهارم عمرانی می توان به موارد زیر اشاره کرد .
« 1- پایین بودن فوق العاده در آمد سرانه ایران در آغاز برنامه نسبت به کشورهای پیشرفته
2- وجود اختلاف فاحش بین درآمد روستاییان و شهر نشینان کشور
3- مهاجرت شدید روستاییان به شهر ها
4-پایین بودن متوسط قدرت تولید ( بهره وری ) عوامل سرمایه و کار و مدیریت در کشور نسبت به کشورهای پیشرفته ، به ویژه در بخش کشاورزی ، به علت کمبود منابع آن و عدم آشنایی زارعان به روش ها ی نوین تولید و فروش ، عدم استطاعت زارعان برای خرید وسایل نوین تولید ... و نیز ضعف مدیریت و کمبود مهارت در بخش صنعت و فقدان زیربنای کافی برای رشد صنایع ، مانند برق صنعتی ، راه ، وسایل حمل و نقل .
5-تکیه فوق العاده به بخش نفت در مقایسه با دیگر بخش های اقتصادی کشور.
6-کمبود سرمایه لازم برای سرمایه گذاری های بزرگ در رشته های صنایع شیمیایی ، پتر شیمی و مشتقات آن .
7-فقدان شناخت نسبت به معادن کشور و عدم وجود صنایع تغلیظ برای عمل آوردن و حتی تولید مواد نیمه تمام و ساخته شده از مواد موجود در ذخایر معدنی کشور.
8-عدم استفاده صحیح و کافی از منابع آب محدود موجود در کشور
9-کمبود نیروی انسانی خصوصا از لحاظ کیفی ( نوع و میزان تخصص و مهارت ).
10-عدم استفاده کافی از پس اندازهای موجود در کشور برای سرمایه گذاری مولد و نیز عدم توجه به منبع درآمد ناشی از جهانگردی.
11-عدم شناخت کافی نسبت به بازارهای موجود جهانی »(حسین زاده دلیر ،200: 1388).
برنامه چهارم توسعه به طور خاص ( دیدگاه برنامه ریزی ناحیه ای ):
در برنامه چهارم توجه به نظریات نمایندگان در مجلس مورد تاکید قرار گرفت و « برای جبران نادیده گرفتن مناطق خارج از طرح های بزرگ ملی ، اعتباری برای طرح های کوچک عمران ناحیه ای با نظر مقامات استانی در نظر [ گرفته شد ] ... و همچنین تکیه بر نظریه قطب رشد گسترده شد و قطب های صنعتی اصفهان ، تبریز ، اراک ، اهواز و قزوین مورد تاکید قرار گرفتند ... طی این برنامه کاهش اختلافات منطقه ای و تمرکز زدایی از ناحیه پایتخت که سهم فزاینده ای از رشد جمعیت و فعالیت را به خود اختصاص داده بود ، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت » ( صرافی ،75: 1377).
در این برنامه « علاوه بر توجه به عمران ناحیه ای از طریق ایجاد قطب های صنعتی و کشاورزی به ابعاد اجتماعی و سازمانی توسعه توجه بیشتری شد ... و از ویژگی های [ دیگر ] برنامه ناحیه ای چهارم ، جامعیت آن بود » ( فصلنامه مدیریت شهری شماره 4 ،13).
این برنامه به « به عنوان نخستین برنامه منطقه ای سراسر ایران [ به کمک ] موسسه آمریکایی بتل
(Battlelle Memoorial Institute) طراحی شد و زیربنای فصل عمران مناطق در برنامه پنجم شد ( صرافی ، 75) در این طرح « الگویی جهت مطالعات جامع ناحیه ای برای یازده منطقه کشور » تهیه شده بود ( معصومی اشکوری ،249: 1377).
این مناطق عبارت بودند از : « منطقه یک ( استان های گیلان و مازندران ، منطقه دو ( آذربایجان غربی و شرقی) ، منطقه سه ( تهران ، سمنان و زنجان ) ، منطقه چهار ( خوزستان و کهگیلویه و بویر احمد ) ،....... منطقه هشت ( سیستان و بلوچستان و کرمان ) ، منطقه نه ( خراسان ) منطقه ده ( باختران ، کردستان و ایلام ) ، منطقه یازده ( هرمز گان و بوشهر ) این مناطق به نوبه خود به 30 منطقه کوچکتر و 140 ناحیه با مرکزیت شهرها تقسیم شدند تا در برنامه ریزی فضایی در سطح پایین تر مورد استفاده قرار گیرند » ( صرافی ،74: 1377) بنابراین خط مشی های اساسی برنامه عمران ناحیه ای در برنامه چهارم به شرح زیر بوده است .
الف : اجرای مطالعات همه جانبه و امکان سنجی در کلیه مناطق کشور برای توسعه و تقریب قطب های اقتصادی و ایجاد قطب های جدید ( آسایش ،87 ، فصلنامه مدیریت شهری ،113).
ب : به وجود آمدن سازمان های خاص عمران ناحیه ای در موارد ضروری و تقویت سازمان های موجود و همچنین استفاده از سازمان های محلی به منظور تجهیز منابع و امکانات ناحیه در جهت تحکیم و تسریع رشد نواحی عمرانی ( آسایش ،87: 1388) .
ج : تسریع در اجرای اصل عدم تمرکز و ایجاد موجبات و شرایط مساعد به منظور سوق دادن سرمایه و کادرهای متخصص به مناطق مستعد و همچنین کاهش تراکم امور اداری در مراکز و انتقال و تفویض مسئولیت ها و اختیارات به مقامات اداری محلی ( فصلنامه مدیریت شهری شماره 30،13).
اما به هر روی به رغم وجود برنامه عمران ناحیه ای ، در طول برنامه سوم و چهارم بر اثر رشد شتابان قطب های بزرگ اقتصادی کشور – نظیر تهران ، اصفهان ، مشهد ، تبریز و اراک – نابرابری های منطقه ای و شکاف بین شهر و روستا به شدت افزایش یافت « به طوری که لزوم توجه به توسعه متعادل تر نواحی و ایجاد هماهنگی در فعالیت های عمرانی روز افزون گردید » ( شیخی ، اطلاعات سیاسی – اقتصادی شماره 121-122 ، بهمن 1376).
و به زعم برخی حتی پیشنهادات « منطقه ای [ شرکت ] بتل در تقابل با برنامه در دست تهیه مرکز و با دیدگاه های بخشی قرار گرفت و در نتیجه به ختم قرارداد این موسسه پیش از تکمیل نهایی برنامه منطقه اش انجامید و بازتاب چندانی در برنامه پنچم نیافت » ( صرافی ،75: 1377).
و به عقیده برخی دیگر برنامه چهارم یک برنامه توسعه اقتصادی – اجتماعی-زیست محیطی بود که در آن نهاد سازی زیادی انجام گرفت و ساختار سازی نیز جزئی از این برنامه بود و بسیاری تحولات بعدی در دستگاه های اداری کشور نیز ناشی از این برنامه بود ( حاج یوسفی ، کتاب علوم اجتماعی شماره 17 مرداد 1388).
2-1-12-15- برنامه پنجم توسعه ( 1356-1352)
برنامه پنجم توسعه به طور عام
برنامه عمرانی پنجم کشور در نیمه دوم سال 1351 در کنفرانس تخت جمشید مطرح و در بهمن همان سال به تصویب مجلس رسید. در تیر سال 1352 به دلیل افزایش درآمد نفت ، هدف ها ، سیاست ها و حجم برنامه ها مورد تجدید نظر قرار گرفت و در اسفند همان سال برنامه تجدید نظر شده به تصویب قوه مقننه رسید » ( حسین زاده دلیر ،200: 1388). « دو هدف از اهداف نه گانه کلان برنامه ، ایجاد تعادل منطقه ای و توزیع عادلانه درآمد ملی ذکر شد و مرتبط با آنها موارد زیر پیش بینی شده بود .
تاکید بر تقویت و ایجاد قطب های کشاورزی صنعتی و جهانگردی در سراسر کشور ، سیاستگذاری عمران نواحی با هدف کاهش اختلافات مناطق کشور ... سیاستگذاری عدم تمرکز اداری و اقتصادی و تداوم محدودیت و فعالیت های صنعتی در شعاع 120 کیلومتری تهران و ایجاد سازمان نظارت بر گسترش تهران بزرگ » ( صرافی،76: 1377).
همچنین در این دوره برنامه جامع با طراحی کالبدی و توسعه اقتصادی اجتماعی تعیین گشت و برای شهر های بالای 25 هزار نفر طرح جامع تهیه شد » ( فصلنامه علوم اجتماعی شماره 47 ،175).
از مشکلات و تنگناهای برنامه پنجم می توان به موارد زیر اشاره کرد :
« - کمبود عرضه نیروی انسانی متخصص
-کمبود عرضه انواع مختلف انرژی
-کمبود عرضه مصالح ساختمانی از جمله سیمان و آهن
-قدرت تولیدی کشور همواره کند تر از افزایش منابع مالی و ارزی بوده است و در نتیجه امکانات مالی بخش عمومی و قدرت خرید بخش خصوصی به مراتب بیشتر از حداکثر امکانات تولید داخلی بوده است .
- وجود تورم در سطح بین المللی و وجود تنگناهای وارد اتی و راه ها ، امکانات بالقوه کشور را برای استفاده از بازار های خارجی برای رفع دشواری ها و کمبود های داخلی محدود کرده بود .
- فشارهای تورمی داخلی ناشی از رشد سریع اقتصادی و فشارهای تورمی که از خارج به اقتصاد کشور تحمیل می شد » ( حسین زاده دلیر ،200: 1388).
برنامه پنجم توسعه به طور خاص ( از دیدگاه برنامه ریزی ناحیه ای )
مطالعات اقتصادی گروه بتل که در دوره برنامه چهارم انجام شد « نشانگر این واقعیت بود که از لحاظ سرانه های اقتصادی ، تفاوت بین مناطق دهگانه وجود دارد . بنابراین مسائل و تنگناهای توسعه ناحیه ای ، ضرورت نگاهی نو به برنامه ریزی ناحیه را در برنامه پنجم افزایش داد . در واقع برنامه پنجم ، نقطه عطفی در تاریخ برنامه ریزی ایران به شمار می آید . علاوه بر افزایش چشمگیر اعتبارات عمرانی بر اثر افزایش چشمگیر افزایش قیمت نفت ، تغییرات ساختاری نیز در ساز و کار برنامه ریزی روی داد . برای نخستین بار نظام برنامه ریزی ایران از حالت کاملا متمرکز خارج شد و در جهت نظام غیر متمرکز پیش رفت . دومین تغییر، تجدید نظر در تعیین اولویت های توسعه بود که به مسئله توزیع عادلانه خدمات ، کیفیت زندگی ، توجه به ابعاد اجتماعی و فرهنگی ، تمرکز زدایی در امور عمرانی و ایجاد فرآیندهای مشارکتی و تجهیز منابع محلی برای توسعه بود که توجه با آن، تاکنون سابقه نداشت. این برنامه جامعیت وسیعی داشت . به طوری که ابعاد اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی توسعه منطقه ای را تحت پوشش قرار داده بود » ( فصلنامه مدیریت شهری شماره 60،14). در این دوره از آنجایی که « ضرورت استفاده از برنامه ریزی فضایی و سیاستگذاری منطقه ای » پررنگ تر شده بود « مرکز آمایش سرزمین در اواخر سال 1353 در سازمان برنامه و بودجه در همین راستا شکل گرفت تا زمینه ساز بهتری برای برنامه عمرانی ششم شود » ( صرافی ،76: 1377).
همچنین « در این برنامه به منظور ارئه سیاست های عمرانی منطقه ای و تعیین آرایش مطلوب فضای اقتصادی کشور مطالعات لازم توسط " مهندسین مشاور سیستران : آغاز کرد » ( آسایش ،88: 1388).
به طور کلی اهداف برنامه پنجم در زمینه برنامه ریزی ناحیه به شرح زیر است :
« تاکید بر تامین خدمات اجتماعی و رفاهی ، و ایجاد اشتغال بیشتر در مناطقی که به دلیل کمبود منابع و سایر عوامل طبیعی رشد کافی نداشته اند .
ایجاد هماهنگی در سرمایه گذاری ها و فعالیت های عمرانی مناطق ، چه در مرحله تنظیم برنامه و چه در مرحله اجرا ، به منظور استفاده بهتر و کامل از ظرفیت های به وجود آمده و سرمایه گذاری های آینده .
تامین موجبات مشارکت مستقیم مقامات محلی و مردم در امور عمرانی و اقتصادی نواحی ( به منظور اجرای اصل عدم تمرکز ) .
تعیین درصد مهاجرت ، تنظیم حرکت جمعیت در کشور و تبدیل تدریجی نقاط مهاجر فرست مستعد برای توسعه به نقاط مهاجر پذیر »( فصلنامه مدیریت شهری شماره 6 ،14).
در برنامه پنجم « پیشنهاد می شود که برنامه های جامع عمران ناحیه ای ، همه مناطق کشور را در بر گیرد . برنامه ناحیه ای در قالب برنامه ملی بر اساس بررسی هر ناحیه به صورت یک واحد عمرانی به تاثیر این نواحی بر یکدیگر تاکید خواهد کرد . در این برنامه طراحی و اجرای پاره از طرح ها با ابعاد متوسط که بیشتر جنبه تولیدی و زیر بنایی و بین استانی داشته و به طرح های منطقه ای موسوم بوده اند ، به مناطق واگذار شد » ( آسایش ،88-87 : 1388).
« بدین ترتیب سیاست توسعه برنامه عمرانی پنجم معطوف به توسعه مناطقی شد که دارای رشد پایین و نیز مهاجر فرست بوده است . روند این برنامه ریزی بیانگر آن است که برنامه پنجم عمران منطقه ای به سوی تبدیل شدن به برنامه توسعه مناطق ( استانی ) در حال تحول بود .
برای تحقق اهداف برنامه پنجم دو نوع برنامه مشخص مورد توجه قرار گرفت :
برنامه های خاص ناحیه ای که از بخش های مختلف تغذیه می شد .
برنامه هایی که جنبه پشتیبانی داشتند و در جهت تمرکز زدایی و فرایند نهاد سازی های محلی حرکت می کردند ... [ بنابراین ] برنامه عمرانی پنجم ، حرکتی بود به سوی برقراری نظام غیر متمرکز عمرانی و فراهم کردن موجبات مشارکت بیشتر مقامات و مردم محلی در برنامه ریزی و اجرای برنامه ها و طرح های عمرانی ... و در زمینه برنامه پشتیبانی ، طرح ها و اقدامات وسیعی در دوران برنامه پنجم انجام گرفت که مهم ترین آنها به شرح زیر است :
طرح مطالعات و برنامه ریزی منطقه ای ( استانی )
طرح مطالعات و برنامه ریزی منطقه ای ( استانی )
طرح تجهیز منابع مالی محلی
طرح تجهیز نیروی انسانی منطقه ای
طرح تاسیس مرکز آموزش و پروش منطقه ای ایران
طرح تاسیس مراکز کنترل عملیات عمرانی در منطقه
طرح اجرایی تمرکز زدایی اداری و سازمانی
طرح تقسیمات کشوری ( تقسیمات اداری- سیاسی و تقسیمات عمرانی)
طرح هماهنگی امور عمرانی استان های همجوار
طرح تجهیز فنی ، اسنادی و آموزشی دفاتر برنامه ریزی
طرح تهیه قوانین و مقررات تمرکز زدایی و بهبود مدیریت منطقه ای
طرح های عمران و رفاه عشایر ، خوش نشینان روستایی و حاشیه نشینان شهری
طرح سازمان های توسعه استان های محروم » ( فصلنامه مدیریت شهری ،14).
2-1-12-6-برنامه ششم توسعه ( 1357-1361)
« با توجه به مشکلات و تنگناهای عمده آغاز برنامه ششم ، چهارچوب این برنامه در سطح قابل ملاحظه ای محدود گردید . [ و با پیروزی انقلاب ایران ] – تصویب و اجرای برنامه متوقف شد » ( حسین زاده دلیر،201: 1388) بعد از وقایع و تغییرات اجتماعی و سیاسی سال 57 « آرمان ها و اولویت های نوینی مطرح شد » ( صرافی،80: 1377) و در این رابطه اقداماتی نظیر اختصاص درآمد یک روز نفت به هر استان و تشکیل بانک های استان و نهادهای انقلابی جهاد سازندگی و بنیاد مسکن مطرح شد که این سازمانها تعاون منطقه ای و ناحیه ای را وجه نظرات شما عزیزان:
|
||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب
|
||||||||||||||||||||||||||
![]() |