آرشيو وبلاگ ![]()
رفاه اجتماعی مباحث جامعه شناسی و مبانی نظری مرتبط با رفاه اجتماعی چهار شنبه 26 بهمن 1390برچسب:, :: 19:13 :: نويسنده : حمید
توسعه منطقه ای به معنای ادغام چند کشور و یا چند منطقه در نظام های داد و ستد آزاد نیست بلکه به معنی ضد آن یعنی توسعه و عمران همه نواحی در محدوده یک کشور است ( فنی ، 1 : 1389). توسعه ناحیه ای ( یا منطقه ای ) در اسناد راهبردی به عنوان فرآیندی برای تحولات مثبت اقتصادی ، اجتماعی ، زیست محیطی و فرهنگی در هر سرزمین به منظور زمینه سازی برای رشد سطح رفاه عمومی، امنیت و کیفیت جامعه تعریف شده است (2001 : 114 ، Karnits) .
بنابراین اگر هدف اصلی توسعه اقتصادی-اجتماعی این است که همگی افراد جامعه تحت پوشش منافع حاصله قرار گیرند ، هر منطقه یا ناحیه در محدوده کشور باید استراتژی توسعه مربوط به خود را داشته باشد تا برنامه و راهکارهای آن با توجه و منطبق بر نیازها ، شرایط و امکانات منطقه خود ، طراحی و اجرا شود ، به سبب وابستگی ها و پیوندهایی که هر شهر با حوزه پیرامونی خود دارد ، در هر برنامه ریزی توسعه شهری ، مطالعه در برنامه ریزی های منطقه و حتی ملی ، ضرورت می یابد . از این رو برنامه ریزی توسعه منطقه ای [ یا ناحیه ای ] را می توان کوششی همه جانبه و یکپارچه جهت استفاده از منابع و نیز به کارگیری توانمندی ها و امکانات منطقه ( اعم از شهر و روستا ) برای بالا بردن سطح زندگی ساکنان آن دانست( فنی ،15 : 1382).
در زمینه توسعه ، تقسیم بندی های فراوان دیگری نیز وجود دارد ، همانند توسعه اقتصادی که با وجود اهمیت فراوان آن در این تحقیق به پرداخته نخواهد شد و در زیر تنها به شاخص ها و معیارهای مهم آن اشاره می شود.
معیار و شاخص های مهم توسعه اجتماعی عبارتند از:
1)درآمد خا نوارها باید به حد کافی باشد به طوری که بتوانند بسته معیشتی خود را شامل حداقل غذا ، سر پناه ، پوشاک ، کنش و بهداشت و درمان می شود را فراهم کنند .
2) برای سرپرستان خا نوارها کار ، وجود داشته باشد . اشتغال و کار نه فقط تضمین کننده حداقل معیشت برای افراد می تواند باشد ، بلکه بدون داشتن کار و شغل ، افراد نمی توانند استعداد های خود را بروز داده و آنها را شکوفا کرده و در زندگی از نظر مادی و معنوی پیشرفت کنند . کار موجب اعتماد به نفس و بروز احساس نشاط و شور زندگی در افراد می شود .
3) افزایش دسترسی افراد به آموزش و ازدیاد نرخ با سوادی در جامعه
4)برخورداری عموم افراد جامعه از امکان ، فرصت مشارکت در اداره جامعه و حکومت
5)استقلال ملی به این مفهوم که سایر دولت ها به میزان زیادی نتوانند بر تصمیمات دولت ملی نفوذ و تاثیر به سزا داشته باشند .
همچنین گورنار میردال شاخص های دیگری را نیز به این فهرست اضافه می کند:
الف) خردگرایی
ب) توسعه دانش و اجرای موثر برنامه ریزی توسعه
ج) افزایش بهره وری
د) ارتقا سطح زندگی
ه) برابری اقتصادی و اجتماعی
و) بهبود نهادها و رفتارها و عادات و رسوم
ز) استحکام و قوام ملی
ح) استقلال ملی
ط) دموکراسی به طور ریشه ای و گسترده در سطح جامعه
ی) انضباط اجتماعی » ( موسوی و محمدی ، 14 :1388).
نظرات شما عزیزان:
|
||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب
|
||||||||||||||||||||||||||
![]() |