نارسایی های فرهنگی در تحقق تعاونیها (به همراه یک نمونه مشاهده مشارکتی)
 
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
موضوعات


ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 28
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 28
بازدید ماه : 30
بازدید کل : 160554
تعداد مطالب : 17
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

رفاه اجتماعی
مباحث جامعه شناسی و مبانی نظری مرتبط با رفاه اجتماعی

 


« وبر» شاید از شناخته شده ترین چهره هایی است که معتقد به تأثیر فرهنگ بر پیشرفت است به باور وی تغییر و تحول فرهنگی ، پیش زمینه توسعه و پیشرفت جوامع است . وبر در مشهورترین اثر خود یعنی « اخلاق پروتستان و روحیه سرمایه داری » ، پروتستان را عامل مهمی در رشد سرمایه داری جوامع غربی می داند ؛ رشدی که مبتنی بر « اخلاق کار » مسیحی است و آن همواره بر « ... وجدان کار و کار منضبط و ترجیح سود دراز مدت بر سود کوتاه مدت و حساب گری و یا حساب و کتاب داشتن ... » استوار است .        ( فرهادی ، 1373 : یازده )  این عامل در نهایت به توسعه سریع اقتصادی و یا به « سرمایه داری » عصر جدید منجر شد . اگرچه هرگز هدف وبر از ارایه این فرضیه « ... اظهار یک رابطه تغییر ناپذیر بین موفقیت اقتصادی و آیین پروتستان ... » نبود ( اینگلهارت ، 1373 : 53 )، بلکه قرار گرفتن وی در آن عصر- دورانی که صنعت با شتاب فزاینده ای در حال رشد بود و این رشد نیاز شدیدی به سرمایه و به نوعی اقتصاد داشت و به تبع آن نظریات جبر گرایی اقتصادی به تقلیل گرایی عمومی منجر می شد - وی را وا داشت تا مصرانه بر این اندیشه تاکید نماید که « ... فرهنگ صرفاً پدیده ثانویه ای که توسط اقتصاد تعیین می شود ، نیست بلکه مجموعه مستقلی است از عواملی که گاهی اوقات به رویدادهای اقتصادی شکل می دهد ، همچنان که از آن تأثیر می پذیرد ». ( اینگلهارت ، 1373: 53 ). وجود برخی ویژگی ها و خصوصیات فرهنگی در بخشی از جوامعی به طور غیر مستقیم با تأثیر گذاشتن بر کیفیت روابط و کنش متقابل افراد ، زمینه ساز ناکارآمدی برخی فعالیت های اجتماعی- اقتصادی می گردد . و از آنجایی که تعاونی ها تشکیلاتی اقتصادی - اجتماعی هستند و کنش های متعددی در آن در جریان است ، بیش از سایر سازمان ها وابسته به فرهنگ جغرافیایی است ، از این رو پژوهش حاضر سعی دارد با نگاهی انتقادی ، جنبه هایی از فرهنگ موجود را که اثرات نا مطلوبی بر توسعه و فعالیت تعاونی ها- به عنوان نهادی مدرن و مهم -دارد ، مورد بررسی قرار دهد . 
فرهنگ 
   بی شک تعریف مجموعه عظیمی مانند « فرهنگ »که به نوعی همه چیز را در بر می گیرد ،کاری است بس دشوار و تمام تعاریفی که از سوی اندیشمندان ارایه می شود ،تنها جنبه هایی از « فرهنگ » را در بر   می گیرد . ولی به هر روی به ناگزیر به برخی از این تعاریف بسنده می نماییم .
 فرهنگ  مرکب است از دو واژه « فرّ » ( به معنای پیش ) و هنگ یا ثنگ ( به معنای کشیدن و قصد و آهنگ ). در لغت نامه های قدیم فرهنگ را عقل و دانش ، اخلاق و فضیلت ، علم و ادب ، فضایل و ...   دانسته اند . ( رفیع،1373 : 263 ) از نظر مفهومی :
1- فرهنگ مجموعه ای پیچیده از خصوصیات احساسی ، فکری و غیرمادی که به عنوان شاخص جامعه و یا گروهی اجتماعی مطرح می شود .  
2- فرهنگ نظامی است متشکل از باورها ، اعتقادات و رفتارها و آنچه که سبک و سیاق زندگی نامیده      می شود و نیز بازتاب آن در آنچه که تولید می گردد .
3- فرهنگ مجموعه ای است از عقاید ، آداب و رسوم و سایر جنبه هایی که بیشتر بر ابعاد و جنبه های معنوی و معرفتی وجود انسان توجه دارد  .
4- فرهنگ مجموعه ای است از دانستنی ها ، معارف ، هنر ، اعتقادات ، آداب و رسوم و یادگاری های یک تمدن  .
5- فرهنگ را می توان مجموعه ویژگی های رفتاری و عقیدتی اکتسابی اعضای یک جامعه خاص تعریف کرد و بر این اساس جامعه گروهی از افراد هستند که مدت زمان درازی باهم زندگی      می کنند و سرزمین مشترکی را در اشغال خود دارند و خود را به عنوان یک واحد اجتماعی متمایز از گروه های دیگر سازمان داده باشند .
6- فرهنگ عبارت است از ارزش هایی که اعضای یک گروه معین دارند ، هنجارهایی که از آن پیروی  می کنند و کالاهای مادی که تولید می کنند ( گیدنز ، 1386 : 204 )
7- فرهنگ مجموعه ویژگی های رفتاری و عقیدتی - اکتسابی اعضای یک جامعه خاص می باشد         
8- فرهنگ مجموعه پیچیده ای است ،شامل مجموعه دانش ها ، اعتقادات ، هنرها ، افکار و عقاید ، صنایع ، تکنیک ، اخلاق ، قوانین و مقررات ، سخن ، عادت ، رسوم و رفتار و ضوابطی است که انسان به عنوان عضو یک جامعه آن را از جامعه خود فرا می گیرد و در قبال آن تعهداتی به عهده دارد . (E.B.Tylor ) 
9- فرهنگ ثمره واقعی و قابل مشاهده کوشش انسان ها در زندگی اجتماعی است .( Jean cazneven)
10- فرهنگ ترکیبی از رفتار مکتب است که به وسیله اعضا جامعه معین از نسلی به نسل دیگر منتقل      می شود و در میان افراد مشترک است .(Ralf Linton)
11- فرهنگ مجموعه ای از اعتقادات و باورها است که با تلاش های یک گروه معین در فائق شدن بر مشکلات تطابق بیرونی و یگانش درونی توسعه می یابد . ( اینگلهارت ، 1373 : 2)
12-فرهنگ نظامی است از نگرش ها ، ارزش ها و دانشی که به طرزی گسترده در میان مردم مشترک است و از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود .... فرهنگ فرا گرفته می شود و ممکن است از یک جامعه به جامعه ای دیگر تغییر کند . ( اینکلهارت ، 1373 :19 ) 
13- « کلاید کلاکن » « فرهنگ را « انباره تجربه گروه » و « گنجینه انباشته از آفرینندگی بشر » تعریف می کند » . ( مرتضی فرهادی ، 1373 : 12 ) 
14- فرهنگ آن قسمت از محیط است که به دست انسان ساخته شده و تاثیر پذیر است . (Herskovits) 15- فرهنگ در دایرةالمعارف لاروس به معنایی فراتر و گسترده تر تعریف شده است:                                                        
« فرهنگ عبارت است از مجموعه اموری که به تمدن خاص یک گروه اجتماعی مربوط می شود . به زبان دیگر، فرهنگ به هر مجموعه ای اطلاق می شود که شامل معارف ، اعتقادات ، هنر ، اخلاق ، قوانین ، آداب ، رسوم و هر نوع مقررات و عادات دیگر باشد که انسان به عنوان عضوی از جامعه آن را کسب کرده است .هیچ گروه انسانی یافت نمی شود که دارای یک نظام تولید و توزیع اقتصادی نباشد و یا نظامی مبتنی بر نوعی از روابط خویشاوندی و نهاد خانوادگی ، سازمان سیاسی و مذهبی ، مقررات ، قواعد زندگی روزانه و یا یک نظام اخلاقی و قضایی ، زبان ، اسطوره های فلسفی و هنری نداشته باشد » ( رفیع ، 1374: 266 ) .
16- تی اس الیوت معتقد به کاربردهای سه گانه اصلی کلمه فرهنگ است. به زعم وی فرهنگ زمانی       می تواند معنا داشته باشد که دارای سه شرط باشد :
الف- ساختار آلی ( یعنی ساختاری مطرح و در حال رشد ) ، ساختاری که انتقال موروثی فرهنگ را در هر فرهنگ تقویت خواهد کرد .
ب- یک فرهنگ از دیدگاه جغرافیایی قابلیت تقسیم در فرهنگ های محلی را داشته باشد . 
پ- توازن و وحدت و کثرت در مذهب ،یعنی  توازن جهانشمولی آیین با مخصوصیت کیش و مراسم عبادی . ( تی اس . الیوت ، 1369 : 11 )
17- همچنین برخی دیگر از اندیشمندان که تحت تأثیر مارکسیسم افراطی اند، فرهنگ را در ارتباط با ابزار تولید تعریف می کنند . د. چسنکو در تعریف فرهنگ می نویسد :
فرهنگ ، جمع بندی تاریخی مهارت ها ، عقاید ، احساسات و همچنین استقرار و تحقق این ها در روش های تولید و خدمات عمومی ، سطح تحصیلات و نهادهای اجتماعی مختص تنظیم و سازماندهی زندگی اجتماعی  دستاوردهای علم و صنعت و آثار ادبی و هنری است ( د. چسنکو،2536 : 94 ) .
18. مایکل پین در فرهنگ انتقادی آلن بیرو می نویسد : فرهنگ ( culture )،  اصطلاحی دارای کاربردی به واقع نامحدود است که اساساً می توان آن را به هر چیزی اطلاق کرد که توسط موجودات انسانی آفریده و از هر آنچه جزئی از طبیعت بوده ، مجزا است . 
« کلیفورد گیرتز ... فرهنگ را از راه نشانه شناسی و به عنوان « شبکه های دلالت » ی که توسط انسان ها گسترده شده اند تعریف می کند ، با این حال حتی تعریف بازی چون این ، متضمن قایل شدن به نقش فوق العاده توانمند ( و شاید توجیه پذیر ) برای امور نشانه ای در زندگی انسانی است». 
همچنین به عقیده فروید « فرهنگ نه تنها موجد حفاظتی در برابر طبیعت بوده ، بلکه خاستگاه مستمر مقابله با غریزه نیز هست ، که این خود به نوبه خویش منجر به ناخشنودی پیوسته انسان ها از ساختار   دفاعی ای می شود که بر اساس سوبژکتیویته ی هماره منقسم خود آن ، آن را ایجاد کرده اند » . ( مایکل پین : 426-425 ) .
و در نهایت آخرین تعریف متعلق به « گیرت هافستده » است که اندکی با تعریف های پیشین متفاوت است  وی فرهنگ را به نحوه برنامه ریزی کامپیوتر تشبیه می کند و انگاره های تفکر ، احساس و عمل را            « برنامه های ذهنی یا نرم افزار software of the mind می نامد ، با این تفاوت که در انسان ، فرد با اراده و خواسته خود می تواند از این برنامه تدوین شده به وسیله اجتماعی عدول کند و به نحوه جدید ، خلاق و غیر منتظره رفتار کند . همچنین برنامه های ذهنی در محیط های اجتماعی متفاوت ، تغییر کرده و متناسب با شرایط جدید عمل می کند این برنامه ها و یا برنامه ریزی ها از کودکی شروع شده در محیط مدرسه و کار تقویت می شود و در عین حال باورهای مذهبی متداول ، ایدئولوژی های گوناگون و تئوری های علمی پذیرفته توسط شخص ادامه فرایند برنامه ریزی ذهنی افراد است و در نهایت انباشت این برنامه ها در ذهن افراد به طور مستقیم یا غیر مستقیم از محیط های اجتماعی خارج از ذهن همانند خانواده کار یا حکومت ها تأثیر می پذیرد و به نوبه خود بر آنها تأثیر می گذارد و در عمل افراد اجتماع با لایه های متفاوتی از برنامه ریزی ذهنی که متعلق به سطوح فرهنگی مختلف و متفاوتی همانند سطوح ملی ، قومی، منطقه ای ، مذهبی ، زبانی ، جنسی ، طبقاتی ، سازمانی است ، در تماس دائمی اند . 
بنابراین گرچه در مورد وجود یک تعریف واحد از فرهنگ اختلاف نظرهای اساسی وجود دارد ، اما آنچه در ادامه آورده می شود ، مبانی و اصولی است که اتفاق نظرهای کلی در باب آن وجود دارد . از مهم ترین خصوصیات فرهنگ ( فارغ از چگونگی آن ) که می توان به آن اشاره کرد ، عبارتند از :
1- مشترک بودن : اشتراک عناصر فرهنگی در هر جامعه و یا گروه اجتماعی ، عامل اصلی انسجام و نشان دهنده میزان مقبولیت آن عناصر در میان گروه و جامعه می باشد . ضمن آنکه این ویژگی [ مشترک ] اساس کسب هویت جامعه یا گروه را تشکیل می دهد .
2- اکتسابی بودن : یکی از معرفه های اساسی فرهنگ- بر خلاف عناصر ذاتی طبیعی - اکتسابی بودن عناصر آن است . یعنی افراد از رهگذر تعامل و کنش با محیط انسانی و طبیعی به شکل مستقیم یا غیر مستقیم بسیاری از خصوصیات فرهنگی را کسب ، تقلید و اشاعه می کنند .
3- قابلیت انتقال : اکتسابی بودن مفاهیم و عناصر فرهنگی ، نتیجه ای دیگر نیز به دنبال دارد که آن قابلیت انتقال یا خصلت آموزشی بودن آن است . این خصیصه امکان انتقال ارزش ها و باورها و عناصر فرهنگی را از نسلی به نسل دیگر ،فراهم می کند و باعث بازتولید فرهنگی (Cultural reproduction ) می شود .
همچنین برای فرهنگ کارکردهای مختلفی را نیز می توان متصور شد و چنانچه قصد بسط این کار کردها را داشته باشیم مفهوم « سطوح کارکرد » مرتون معناهای متفاوتی از کارکردهای فرهنگ را ارایه خواهد کرد . اما در معنای عام ، چندین کارکرد مهم فرهنگ را این چنین می توان برشمرد: 
1- تأمین نیاز های اساسی ( فیزیولوژیک روانی-اجتماعی ) از طریق واسطه گری بین محیط و انسان :   انسان ها و گروه های انسانی نیازهایی دارند که از طریق کنش و ارتباط با محیط پیرامون خود ( طبیعی و اجتماعی ) به آن دست می یابند . فرهنگ مسیر مشروع ارضای نیازهای افراد و یکی از مهم ترین این راه ها است و به افراد دارنده آن فرهنگ - با توجه به شرایط زمانی و مکانی و اجتماعی - اجازه می دهد بدون ایجاد تنش یا خشونت ( آنچه در محیط طبیعی روی می دهد ) اقدام به برطرف نمودن نیازها و متعادل سازی آنها کند . بارز ترین نمونه آن نیاز جنسی است . فرهنگ اجتماعات گوناگون با توجه به راه های تثبیت شده و یا در حال آزمون به اعضای خود اجازه می دهد اقدام به برطرف کردن آن نمایند ،  بدون اینکه توازن یا تناسب اجتماع برهم بخورد.
2- ایجاد همبستگی و انسجام اجتماعی : انسجام و همبستگی یکی از مهم ترین کارکردهای فرهنگ است به طوری که فرهنگ هر جامعه با به رسمیت شناختن و تقویت پاره ای از مبانی فکری و ارزشی و تدوین هنجارها و ابزارهای عمومی و پر قدرتی همانند زبان و مذهب سعی در حفظ آن دارد .
3- هویت فردی ، گروهی ، اجتماعی : از دیگر کارکردهای مهم فرهنگ به خصوص در جوامع مدرن و طرح مباحثی همانند بحران « تجدد و تشخص » ، مقوله هویت است و می توان آن را تعلق خاطر افراد به بخش شناختی و بخش هنجاری تعریف کرد که در نهایت حالتی از احساس رضایتمندی از فرهنگ متداول را بر می انگیزد که ساخت هویت فردی را موجب می شود .
ابعاد فرهنگ
علاوه بر تعاریف و خصوصیات فرهنگ ، برای سهولت درک معنای فرهنگ اندیشمندان ، تمام فرهنگ ها را دارای دو بعد قابل تشخیص می دانند :
1- فرهنگ مادی : در این بعد محصولات ، ابزار ، دستاوردهای تکنولوژیک و شرایط محیطی قرار دارد . مجموعه هایی که محسوس ، قابل اندازه گیری با موازین کمی و علمی است و شامل تمام آثار باستانی اعم از ابزار ، نقوش ، معماری و ... است که تسامحاً تحت عنوان « تمدن » از آن یاد می شود  . 
2- فرهنگ غیر مادی : این بخش دارای دو بعد شناختی و هنجاری است و مشتمل بر موضوعاتی است که جنبه کیفی دارد و با موازین کمی قابل اندازه گیری نبوده و به آسانی قابل مقایسه ، ارزش گذاری و ارزیابی نیست . مانند آداب و رسوم ، معتقدات ، اخلاقیات ، باورها ، دانستنی های عامیانه ( فولکلور ) و ... که به وسیله زبان و خط فراگرفته می شود و در هر جامعه ای حساسیت های فراوانی نسبت به تغییر و تهدید آن به وسیله عوامل خارجی وجود دارد و به نوعی « هویت فرهنگی » هر جامعه ای را تشکیل می دهد و بر خلاف فرهنگ مادی ، فرهنگ غیر مادی را نمی توان به عاریت گرفت  و ضرورتی نیز برای این کار وجود ندارد ، همچنین باید اضافه کرد که این دو بعد فرهنگی در عالم واقع هرگز دو دنیای مجزا ، قابل تشخیص و خود مختار نبوده و همواره ارتباط پیچیده و پویای درونی بین آنها در جریان است به طوری که هر گونه تغییر یا تحولی در یکی از ابعاد فرهنگی ، تغییرات متناسب با آن را در بعد دیگر به وجود خواهد آورد .
شاخصه های فرهنگی
1- شاخص های آماری : به مجموعه اطلاعات و دانسته های کمی در مورد مسائل و فعالیت های فرهنگی گفته می شود . میزان مطالعه شهروندان در یک دوره زمانی و یا میزان رای مردم به یک جناح سیاسی ، نمونه هایی از شاخص های آماری فرهنگ است .
2- نهادینه یا درونی شدن فرهنگ : اشاره به رسوخ فرهنگ - باورها ، اعتقادات ، هنجارها و ارزش های آن – در درون فرد دارد و به طوری که داشتن هر میزان اطلاعات و دانسته از یک فرهنگ خاص الزامی قطعی برای عمل افراد ایجاد نمی کند و مادامی که فرهنگ در درون فرد نهادینه نگردد نیرویی درونی برای عمل به عناصر آن در فرد برانگیخته نخواهد شد . همچنین به نظر می رسد در جوامعی که همواره تاکید بر کنترل خارجی با توسل به نیروی قهریه  است ، نهادینه شدن فرهنگ به درستی صورت نگرفته است و در مقابل ، در جوامعی که فرهنگ فرصت درونی شدن در افراد یافته است با صرف کمترین نیرو کنش گران را با الگوهای خود سازگار می نماید .
3- تعیین میزان کارآیی فرهنگی در تامین نیازها(ی مادی ، معنوی ، روانی و اجتماعی فرد) : از مهم ترین کارکردهای فرهنگ ، داشتن نقش واسطه ، میان ، افراد ، گروه های انسانی با محیط و بخش مادی است و همواره تلاش می کند تعادلی بین نیازهای فرد و توقعات اجتماع و شرایط مادی و محیطی برقرار کند .
4- قدرت سازگاری نظام فرهنگی : از جمله مسائل مهم فرهنگ امروز ، تغییر و تحول سریع جوامع بشری است و این تغییر و تحول ها بی ارتباط با جریان گردش هنجارها و ارزش ها در جهان نیست و این در شرایطی است که جوامع جهان سوم به علت نداشتن رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی قوی و سامانمند از یک طرف و داشتن پیشینه تاریخی و سنتی قوی از سوی دیگر ، بیشترین آسیب ها را متحمل شده و با وجود فرهنگ غنی ، به علت نداشتن دانش لازم ، از ناحیه سازگاری نظام فرهنگی دچار بحران های بی شماری بوده و همواره در حال فرسایش فرهنگی و از دست دادن عناصر فرهنگی خود هستند .
 تأخر فرهنگی :
ویلیام آگ برن نخستین کسی است که نظریه پس افتادگی فرهنگی و یا تأخر فرهنگی را مطرح می کند و این مفهوم ارتباطی به ارزش گذاری بین فرهنگی جوامع نداشته ، بلکه تنها مقوله ای است که بیشتر در درون فرهنگ ها رخ می دهد . بر اساس این نظریه « هنگامی که از بین پدیده ها و عنصرهای فرهنگی به یکدیگر وابسته ، یک یا چند عنصر آن سریع تر از دیگر عنصرها تغییر کند ، نابسامانی و ناهماهنگی در مجموعه آن ترکیب فرهنگی به وجود می آید ، این عدم هماهنگی در تغییر عنصرهای یک ترکیب فرهنگی را پس افتادگی یا تأخر فرهنگی می نامند»  . و این عدم توازن در ابعاد فرهنگ یک اجتماع نابسامانی هایی را نیز به دنبال خواهد داشت و ورود یک وسیله یا ابزار( فرهنگ مادی ) به جامعه و عدم توانایی افراد برای استفاده اصولی و درست ( فرهنگ غیرمادی ) از آن ، امری متداول در جوامعی است که با تأخر فرهنگی در گیرند .
تعاون 
    « در عصر ما [ اگرچه] تعاون اهرم مناسبی برای توسعه اقتصادی است ...[ و ] می تواند همگام با      سیاست های دولت در بهبود شرایط کار ، زندگی ، تولید ، ارتقا سطح درآمد و وضعیت اجتماعی مردم موثر باشد »  . اما تعاون و تعاونی به عنوان یک « چیزواره » به خودی خود و به تنهایی قادر به برطرف کردن مسائل و مشکلات اجتماعی و تحقق توسعه نیست . چرا که تعاون و تعاونی ها بیش از هر چیز  شکلی از     « کنش اجتماعی » است و هر کنشی برای تبدیل شدن به فعل نیازمند شرایط ، ضوابط و قانونمندی هایی در درون خود است . بنابراین برای بررسی این کنش مهم نیازمند آگاهی از برخی مفاهیم اساسی و تاریخچه آن هستیم .
1- معنی و مفهوم تعاون :
« ریشه واژه تعاون در فارسی از واژه عربی « عون » به معنی یاری کردن و از باب تفاعل به معنی  به همدیگر مساعدت کردن و همیاری نمودن گرفته شده است ... معادل انگلیسی آن cooperation به معنی باهم کار کردن و همکاری ، تعاون و cooperative به معنای کار گروهی برای انجام هدف مشترک می باشد ...» . 
تعاون را گاهی معادل همیاری به کار می برند . « در این معنی به کار مشترک افرادی که به خاطر خیر جمعی فعالیت می نمایند اطلاق می گردد ... [ همچنین ] تعاون یعنی همکاری برای بهبود زندگی . یعنی یک نفر برای همه . همه برای یک نفر یا همه برای همه » ( محمود وزیری ، 1386 : 52 ) . همچنین « از حیث تئوریک نهضت تعاون رویکردی انسانی و اخلاقی در فعالیت های اقتصادی و اجتماعی داشته و ضمن آنکه رقیبی برای سوسیالیسم اقتصادی محسوب می شود راهکارهای نوینی را برای پرهیز از نارسایی های نظام لیبرالیسم اقتصادی مبتنی بر بازار به ویژه در خصوص عدم توانایی این نظام و سیستم قیمت ها در تخصیص بهینه منابع ، لااقل در حوزه های خاصی از اقتصاد و اجتماع ، مطرح نموده است . از حیث تجربی نیز موارد عملی شکست نظام بازار همچون عدم توانایی کالاهای عمومی ، پیامدهای خارجی(externality ) وجود بازارهای غیر رقابتی و توزیع نامطلوب درآمد و به دنبال آن گسترش فقر ، پیش زمینه شکل گیری اندیشه تعاون در نظام های سرمایه داری بود . ( وزارت تعاون ، 1378 : 50 )
« بوگاردوس  تعاون را طریقه ای برای زندگی و فلسفه ای برای حیات و مجموعه ای از پویش ها و شیوه های رفتاری و در عین حال مجموعه ای از اصول و مبانی راهنمایی در زندگی فردی و اجتماعی انسان می دانست »  . سوالی که بلافاصله پس از این تعریف مطرح می شود ، این است که آیا هر نوع یاری و مساعدت برای هر نوع هدفی ( مانند همکاری یک گروه مجرم برای رسیدن به هدف ) را می توان یک« تعاون » نامید؟ در پاسخ باید گفت خیر . چرا که « در درجه اول « تعاون در حقیقت چیزی بیش از کار و زندگی مشترک می باشد » . ( محمود وزیر1386 : 53 ) همچنین « برای فعلیت یافتن تعاون به معنای خاص آن به شکل تعاونی نیاز .. به [ مقدماتی چند ] ... است »                                                        
الف : در تعاون « نیاز مشترک و محسوس » وجود دارد .
ب : [ وجود ] اشتراک مساعی در جهت رفع نیاز مشترک به صورت ارادی و داوطلبانه . همچنین « علاوه بر سه عامل فوق که عنصر اساسی هر کار گروهی ، فعالیت اجتماعی و اقتصادی است مفاهیم رفاه ، توسعه ، عدالت اجتماعی ، تعالی ارزش های اخلاقی ، جلوگیری از سود جویی بی مرز و ممانعت از استثمار دیگران و ... تعیین کننده تجلی « تعاون » به شکل « تعاونی » [ به عنوان شکل عملیاتی شده مفاهیم فوق ] است »  و به عبارتی تعاون را « می توان  ... واکنش متقابل نامید که به خاطر یک هدف و یک علت یا علتی که همه انسان ها را در بر می گیرد » ، شکل می گیرد .( محمود وزیری ، 1386:53 ) .
2- تاریخچه تعاون 
از جنبه اقتصادی می توان تعاون را به دو دوره مجزا تقسیم و بررسی کرد .
دوره اول یا در عصر اجتماعی تعاون « در بر گیرنده نخستین دوران زندگی اجتماع بیشر تا مقطع تاریخی قرن پانزدهم میلادی است » . در این دوران غالب همکاری ها و همیاری های بین افراد از نوع « همیاری » و بیشتر در زمینه بهره برداری و تسلط بر محیط طبیعی است . همانند کشاورزی ، ماهیگیری ، اهلی کردن حیوانات و ... . و دوره دوم مربوط به تعاونی در دوران معاصر است .
الف- تعاون در ایران پیش از اسلام 
« شرق شناسان بر این باورند که مردم ایران به دلیل شرایط اقلیمی و جغرافیایی و ضرورت مقابله با مشکلات طبیعی [ و قرار گرفتن در معرض عوامل غیر قابل پیشبینی طبیعی ] اتحاد و همکاری مردم با یکدیگر جزء جدایی ناپذیر فرهنگ و پیشینه ایران  »  است. تاریخ ملت باستانی ایران سرشار از نشانه هایی است که موید همکاری ، همیاری و تعاون در بین آنهاست . « دین زرتشت دینی است که برای آبادانی و عمران دنیا ارزش [ فراوانی] قایل است و در آن اصولاً بر کار و کوشش تاکید شده است » ( جلیل محمدی ، 1387 : 28 ) و در بسیاری از کارهایی که دین زرتشت بر آن تاکید کرده ، همکاری و همیاری جزء جدایی ناپذیر آنهاست . مانند « حفر قنوات و کاشتن و آبیاری کردن زمین ، پروردن دام و طیور ، از بین بردن موجودات موذی و همین طور از بیخ برکندن علف های هرز ، سیر کردن گرسنگان و چهارپایان ، کمک به بیماران و مستمندان ... کوشش در آبادانی شهر و دیار و ...» . ( جلیل محمدی ، 1378:30) وجود مراسم و جشن های فراوان در دوران پیش از اسلام در ایران همانند « جشن های ماهانه » ، جشن نوروز ، مهرگان ، جشن سده ، جشن های گاهان بار و ... بیش از هر چیزی نیازمند همکاری و همیاری گسترده در تمام سطوح و در بین تمام اقشار جامعه است و موید وجود حس تعاون و همکاری عمیق در فرهنگ باستانی ایران است . بنابراین وجود « نیاز مشترک » در بین مردم و ضرورت تأمین این نیازها به همراه وجود پشتوانه تاریخی و سنتی همکاری و همیاری در بین مردم، موجب به وجود آمدن ابتدایی ترین شکل از تعاونی ها در جامعه ایران یعنی « بنه » ها شد . « بنه ها یکی از کهنترین و کارآمد ترین تعاونی های سنتی ایران بوده و در مناطق و شرایط بسیار گوناگون به زندگی خود ادامه داده اند » . ( فرهادی ، 1373: 262) دکتر ازکیا    « بنه » ها را از مهم ترین اشکال « همیاری » در روستاهای ایران می داند و آنها را به عنوان سازمان های اجتماعی و مردمی می شمارد که برای تولید محصولات کشاورزی با میزان اراضی و حق آب ( سهم آب ) معین با « مدیریت » نیمه سازمان یافته در طول زمان تکامل یافته است . 
مرتضی فرهادی در « فرهنگ یاریگری در ایران » بنه ها را « ... نوعی تعاونی تولید کشاورزی جمعی ( چند خانوار ) [ می داند ] ... که بر پایه اشکال سنتی زراعت جمعی است یا از آن تأثیر پذیرفته است و محور اصلی آن خودیاری سازمان یافته است »  . ( فرهادی ،1373:266 )
ب-  تعاون در ایران بعد از اسلام 
با ورود و گسترش دین اسلام در جامعه تاریخی ایران معنا و مفهوم تعاون علاوه بر گسترده شدن  ، رفته رفته به علت تأکید این دین به اعمال گروهی ، شکل « عمل مقدس » را به خود گرفت و وجود برخی آیات و احادیث نیز در تقویت این باور بسیار موثر بود و از سوی دیگر به علت اینکه « دین اسلام در ذات خویش اهدافی کلیت گرایانه دارد » (میرچا الیاده ، 1374:35 ) بسیاری از اعمال گروهی غیر دینی همانند کشاورزی و یا بسیاری از کنش های روزمره اجتماعی به علت ارتباط مستقیم یا غیر مستقیم با مبانی دینی و یا ارتباط آنها با تأکیدات متون مقدس اسلامی ، خصلتی دینی گرفته و هرچه از کنش فردی به سوی کنش اجتماعی و گروهی نزدیک می شویم ، جنبه های تقدس دینی آن رو به افزایش می گزارد و ناخودآگاه اعمال گروهی در بین مردم تقدیس می شود و این خود یکی از بزرگ ترین نیروهایی است « که تعاونی » ها در معنای خاص به آن نیازمندند . در عین حال این نکته نیز حائز اهمیت است که مساله « اقتصاد   تعاونی » ها در ایران معاصر – حتی بعد از انقلاب - « در حقیقت بر همان پایه هایی استوار است که امروز در جوامع مختلف در رابطه با اقتصاد تعاونی [مطرح است ]...یعنی در نظام اسلامی ... لزومی ندارد چیزی به آن [اصول ] بیافزاییم » . ( وزارت تعاون ،1387: 9 ) 

تعاونی 
« تعاونی ها از جلوه های بارز ظهور بخش سوم ( the third sector ) در اقتصاد به شمار می روند ... و نهضت تعاون به موازات رشد انقلاب صنعتی شکل گرفت و در واقع ، عکس العملی بود به عوارض منفی سرمایه داری صنعتی که ثروت جامعه را عملاً در دست قشر خاص و محدودی قرار می داد ...»  و در عین حال راه گریزی بود تا اقتصاد جامعه به وسیله دولت ها بلعیده نشود . و در عین برخی وقایع و حوادث تاریخی موجب تدوین مبانی ای گشت که به واسطه این مبانی یک شکل اقتصادی ، یک بنگاه تولیدی و صنعتی و حتی یک همکاری و همیاری ابتدایی تحت عنوان « تعاونی » قابل تشخیص باشد ، بنابراین در ابتدا ما نیازمند ارایه تعریفی از « تعاونی » هستیم و در ادامه بایستی اشاره ای به اصول اساسی آن بنماییم تا روشن شود که « تعاونی » ها به دنبال چه اهدافی هستند و تا چه میزان عملکرد آنها با اصول مدون شان منطبق است ؟ و در نهایت اینکه جغرافیای فرهنگی و به خصوص نارسایی های آن چه تأثیری بر تحقق تعاونی ها خواهد داشت .
شرکت تعاونی (cooperation )
« اتحادیه بین المللی تعاون » که جایگاه سازمان مادر یا تشکیلات مرکزی نمایندگی تمامی تعاونی های جهان را بر عهده دارد در سال 1995 تعاونی را چنین تعریف کرده است : تعاونی« تشکلی است مستقل ، از افرادی که داوطلبانه ( به اختیار ) در هم جمع می آیند تا نیازها و خواسته های مشترک اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی خود را از طریق نهادی با مالکیت مشترک و مبتنی بر نظارت مردمی ( دموکراتیک ) تأمین نمایند » ( جانستون بیرچال ، 1387 : 21 ) علاوه بر این تعریف کلی ، تعاریف دیگری نیز وجود دارد 1- مقصود از شرکت تعاونی شرکتی است که بر اساس اصول تعاون تشکیل شده است .
2- « پل روی ( Poul roy ) : شرکت تعاونی، موسسه ای است اقتصادی که از طرف اعضا سازمان یافته و ایجاد می گردد و توسط خود آنها اداره می شود . به تدارک یا فروش کالا و ارائه خدمات به اعضا به قیمت تمام شده می پردازد ».( همان ص109 ) 
3- (دکتر لویس اسمیت ) شرکت تعاونی انجمن و اتحادیه ای از واحد های اقتصادی می باشد که ممکن است مرکب از افراد باشد ( در مورد کارگران و خریداران ) و یا مرکب از خانواده ها ( در مورد ( روستاییان ) یا مرکب از سرمایه داران ( در مورد کشاورزان عمده و بزرگ ). تعاونی حتی ممکن است انجمنی از      تعاونی های مختلف باشد یا حتی اعضای تعاونی را تعاونی هایی که با موسسات خصوصی ارتباط دارند ، تشکیل دهند. 
4- « ( انگلستان ) هر شرکتی که به منظور انجام فعالیت های صنفی داد و ستد یا تجارت تشکیل می گردد در صورتی که یک انجمن خیرخواه و غیر انتفاعی باشد ، یا فعالیت آن به نحوی باشد که برای اجتماعی مفید تشخیص داده شود ، می تواند طبق قانون به عنوان یک شرکت تعاونی به ثبت برسد .
5- « ( ناهید ) شرکت تعاونی ، سازمانی است که مرکب از گروهی از اشخاص که به تشابه احتیاجات یکدیگر پی برده و بر اثر رشد فکری ، این اعتقاد در آنها ایجاد شده باشد که از راه اتحاد و همکاری با دیگران و کار دسته جمعی بهتر و موثرتر از تلاش انفرادی می توانند در رفع نیاز مشترک و بهبود وضع مادی و اجتماعی خویش موفق گردند » .( وزیر ، 110:1386 ) 
6- « شرکت تعاونی ، شرکتی است سهامی از اشخاص حقیقی یا حقوقی که بر اساس میل و اراده شخصی آنها برای تأمین اهداف و نیازمندیهای مشترک و بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خود و عموم ، و جلب منفعت عمومی جامعه برای فعالیت در امور مربوط به تولید یا توزیع یا هر دو در شهر و روستا از طریق خودیاری و کمک متقابل و همکاری در اداره و نظارت دسته جمعی و داوطلبانه آنان و با حقوق مساوی موافق اصولی که در قانون مصّرح است ، تشکیل می شود و تمام یا حداقل 51 درصد سرمایه آن توسط اعضا تامین می شود .» ( وزیری ، 1386: 112 ) 
7-  (ق.ش.ت1350 ) شرکت تعاونی ، شرکتی است مجتمع از اشخاص حقیقی ( افراد ) و حقوقی ( بنگاه ها و گروه ها و شرکت ها ) که به منظور رفع نیازمندی های مشترک و بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی شرکاء از طریق خودیاری  ، کمک متقابل و همکاری آنان و تشویق به پس انداز ، موافق اصولی که در قانون  شرکت های تعاونی مصرّح است تشکیل می شود » ( غلامرضا سلیم ،1357: 6 )
8- ق.ب.ت.1357) شرکت تعاونی ، شرکتی است که با رعایت بخش تعاونی اقتصاد جمهوری اسلامی ایران با عضویت اشخاص حقیقی و یا حقوقی غیر دولتی برای فعالیت در امور مربوط به تولید یا توزیع یا هر دو به منظور بهبود وضع اقتصادی و یا اجتماعی اعضا از طریق همکاری به ثبت رسیده و تمام یا حداقل 51 درصد سرمایه آن بوسیله اعضا در اختیار شرکت تعاونی قرار گیرد » ( محمود وزیری ،1386 : 112-109 ) .
 اصول تعاونی 
اصول تعاونی به رشته قوانین و اصولی گفته می شود که عملکرد و سازماندهی آن سازمان را تعیین می کند و در سطحی وسیع تر آن ها را ذیل یک مکتب فکری جمع می کند . از این روی هر دیدگاهی ، قوانین متناسب با باورهای خود را تدوین می کند که از آنها تحت عنوان « اصول تعاونی » یاد می شود و اما آنچه مسلم است این است که اصول تعاون با تمام تشابهات و تفاوت هایش سخت تحت تأثیر جریان فکری دوران معاصر بود و به لحاظ تاریخی می توان آنها را به دوره پیش از سال 1848 و بعد از سال 1848 تقسیم کرد .
بعد از انقلاب فرانسه دو جریان سوسیالیستی به وجود آمد که از لحاظ هدف و شیوه عمل کاملاً با هم متفاوت بود .
الف : سوسیالیسم منتج از آسوسیالیونیست که قبل از سال 1884 به وجود آمد و متفکران و تئوری پردازان [ آن ] ... افرادی مانند رابرت اوون ، شارل فوریه ، لویی بلان و فیلپ بوشه بودند [ که تأکید آنها بر اجرای عملی و میدانی مدینه های فاضله در ابعاد کوچک بود که بر اساس اصول سوسیالیسم بنا می شد و در آن ] ... برای حل مسائل اجتماعی [ بر ] اتحاد آزادانه افراد .... بدون مداخله دولت در امور اقتصادی »  تأکید      می شود و از این روی از آن ها تحت عنوان سوسیالیست های تخیلی یاد می شود و از اصول مشترک آن ها با تعاونی های امروزی می توان از : تمایل به دگرگونی اجتماعی ، انسان محوری ، صلح گرایی ، توزیع عادلانه ثروت نام برد . علی رغم وجود اشتراک ها و افتراق ها در اصول آسوسیالیونیست ها با تعاونی های امروزی     « بنیان تعاونی ها بر مبنای تئوری های آنان است که به صورت نهادی اقتصادی اجتماعی رشد  کرده اند » .
ب : سوسیالیسم الهام گرفته از تئوری های مارکسیست [ ها ] که بعد از سال 1848 به وجود آمد. گرچه سوسیالیسم جزئی جدایی ناپذیر از اندیشه مارکس است ، اما اشتباه است اگر سوسیالیسم در معنای عام را با سوسیالیسم در معنای خاص مارکس یکسان پنداشت .چراکه سوسیالیسم مارکس دورانی گذرا با خصوصیات خاص خود است و تنها مرحله ای است برای رسیدن به کمونیسم و واسطه ای است بین جامعه سرمایه داری ( با خصوصیت بارز مالکیت ابزار تولید ) و کمونیسم ( با خصوصیت الغای مالکیت ابزار تولید ) و از این روی مارکس پیش بینی می کرد اولین مرحله این گذار " سوسیالیسم " است که مرحله ای است موقتی ، « و معرف بهترین یا بالاترین شکل جامعه نیست ولی در گذر از سرمایه داری ضروری است . در این گذر ، لازم است جنبه های باقی مانده خاصی از جامعه بوژوازی ، خاصه شکلی از دولت یا دستگاه سیاسی برای مدتی حفظ شوند » . ( ادوارد . گرب،1381 :149 ) اما  « در نهایت گرچه مارکس تعاون را در تعارض با فلسفه مارکسیستی می دانست اما بعدها تحت تأثیر لاسال تغییر عقیده داد و تشکیل تعاونی های تولید و بانک های تعاونی کشاورزی را توصیه کرد ... [و بعدها ] تعاونی را روش پیش برنده جامعه و تحول جامعه دانست » 
بنابراین سوسیالیسم مارکسیستی و تعاون علی رغم برخی تشابهات و اهداف مشترک همانند عدم بهره کشی و استثمار افراد در روابط اقتصادی و ارج نهادن به عدالت ، دارای تفاوت هایی بنیادی هستند . مانند :
1- جهان شمولی : اگرچه هر دو اندیشه – یعنی مارکسیسم و تعاون – با تبعیض نژادی مخالف بود اما در اندیشه های مارکسیستی اعتقاد بر " پرولتاریا " بود و در نتیجه « جهان شمولی مارکس بر مبنای نفی میهن » پایه گذاری می شود . در حالی که جهان شمولی در اندیشه تعاون به معنی نفی ملّیت نیست ، بلکه هدف « رعایت انصاف و داد و ستد عادلانه » در تمام سطوح است .  
2- سیاست و اقتصاد : در این بعد مارکسیسم نهضتی سیاسی است ، حال آنکه تعاونی اقتصادی-اجتماعی است .
3- ریشه طبقاتی و غیر طبقاتی : در مارکسیسم با وجود برخی اختلاف نظر ها در ارتباط با مفهوم             « طبقه » به نظر می رسد مارکسیست ها تنها طبقه « پرولتاریا » را عامل اصلی تغییرات اجتماعی می دانند به زعم آنان پیش از انقلاب طبقه کارگر،  طبقه بینابین یا متوسط جذب یکی از طبقات اصلی خواهد شد و در دوران گذار سوسیالیسم و یا جامعه ایده آل کمونیسم ، تنها طبقه موجود پرولتاریا خواهد بود و یا اینکه به علت الغای مالکیت خصوصی و تحقق جامعه بی طبقه ، عموم مردم به تنها طبقه موجود ، یعنی پرولتاریا تعلق خواهند داشت ، حال آنکه « نهضت تعاون » نه « تنها به طبقه خاصی تعلق ندارد بلکه اعضای آن شامل افرادی با پیشینه طبقاتی و افکار سیاسی متفاوت می باشند [ و ] تنها وجه اشتراک آنها نیاز مشترک و نداشتن امکانات لازم برای برآوردن نیاز به صورت انفرادی است » .
4- مالکیت : همان گونه که اشاره شد « شالوده عقیدتی مارکسیسم بر حول محور نفی مالکیت خصوصی استوار است حال آنکه تعاون با فلسفه وجودی مالکیت خصوصی هیچ مشکلی ندارد بلکه با انگیزه سود شخصی در فعالیت های اقتصادی با هرگونه سودجویی به نفع گروه خاص مخالف است .
5- مذهب : در مارکسیسم دین جایگاه مهمی ندارد به خصوص در برهه ای که مارکس در آن زندگی می کرد ، دین وسیله ای برای قدرتمند تر کردن اهرم استثمار به واسطه کلیسا بود و از این روی مارکس  « دین را همچون تلاشی برای حمایت از معیارها و اوامر اخلاقی طبقات ذی نفع و گروه های حاکم  می دانست ، که به علاوه ، کژی های دنیوی را با نقاب طمع دروغین به پاداش های اخروی ، می پوشاند » .( میرچا الیاده ، 1374 ،3 )در حالی که اصول اولیه تعاون حالی از عدم تعصب و بی طرفی تعاون در امور سیاسی و مذهبی ، و نه نفی مذهب بود و « در اصل پنجم راچدیل ( 1937 ) به صراحت به " عدم تعصب و بی طرفی در امور سیاسی و دینی " اشاره شده  است » .
پ : تعاون و اسلام : همان گونه که پیش تر نیز اشاره شد یکی از خصوصیات بارز دین اسلام جنبه « کل گرایی » آن است و از این روی به علت وسعت عملی که برای آن مفروض است بسیاری از کنش ها و اعمال اجتماعی ، اقتصادی و حتی سیاسی را در بر می گیرد و بر این اساس جوامع مسلمان همواره سعی داشته اند عملکرد ها و به خصوص رفتار اقتصادی خود را بر مبنای دینی و « شرعی » بنا نهند و تعاونی ها نیز از این قاعده مستثنی نبوده است . به زعم برخی « نمی توان پیدایی تعاونی را از ویژگی های دنیای جدید و به طور عمده جهان غرب دانست بلکه ... دستورهای مربوط به مشارکت اقتصادی و تعاونی را 1400 سال پیش اسلام صادر کرده است » . اما این در حالی است که اگرچه در دین اسلام آن تأکیداتی بر مشارکت و تعاون صورت گرفته ، در تحقق عملی مشارکت و تعاون به معنای مصطلح آن [ در اسلام ] قابل اثبات نیست ... و تفاوت های محسوسی بین شرکت تجاری و تعاون » با برخی فعالیت های مشارکتی در دورا

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







 
 
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب
  • شوری سنج اب اکواریوم
  • کمربند چاقویی مخفی

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان رفاه اجتماعی و آدرس socialwelfare.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.