آرشيو وبلاگ ![]()
رفاه اجتماعی مباحث جامعه شناسی و مبانی نظری مرتبط با رفاه اجتماعی پنج شنبه 27 بهمن 1390برچسب:, :: 19:16 :: نويسنده : حمید
... بحران دهه 1970 انگلستان ارتباط مستقیمی با پروژه های سیاسی آن کشور داشت و نیاز به بازسازی سیاسی کشور را به دولتمردان گوشزد کرد ... در این دهه بود که اصلاحات و تغییرات انجام شده بر قوانین ، باعث بهبود روش های برنامه ریزی ناحیه ای و نظام اجرایی برنامه ریزی ناحیه ای شد ... و تمامی پیشرفت های برنامه ریزی ناحیه ای در انگلستان منجر شد که دولتمردان دریابند ، احتیاج به شغل همسان ، زمین ، حمل و نقل و مسکن برای حداقل بیست سال آینده ، تنها در قالب برنامه ریزی های ناحیه ای میسر است و تمامی مسائل در سند معروف بیانیه سفید لندن در فوریه 1963 منعکس شده است » ( حسین زاده دلیر ،31: 1388). بنابراین برخی از مهمترین دلایل تکوین برنامه ریزی منطقه ای و ناحیه ای در انگلستان به عبارت زیر است :« اولین و مهمترین دلیل ایجاد فرصت های برابر اشتغال در مناطق عقب مانده از میانگین ملی بود . دومین دلیل ساماندهی رشد شتابان و تجمع های زیاد از حد در منطقه شهری بود . دلیل سوم تلاش برای دست یابی به رشد اقتصادی بیشتر با منطقه ای کردن برنامه های ملی بود و چهارمین دلیل برای کارآیی بیشتر در خدمات رسانی بود که برای برخی خدمات در سطح منطقه دنبال می شد » ( صرافی ،47: 1377). و دلایل دیگر آن عبارتند بودند از : 1) مصرف منابع استفاده نشده ، نیروی کار ، افزایش ظرفیت رشد اقتصادی در مناطق تحت فشار و همچنین در سطح کل مملکت .
2)کاهش تورم و دستیازی به رشد اقتصادی .
3)تصمیم گیری در مورد محل صنایع با توجه به بازار.
4)افزایش سطح زندگی ، کاهش فاصله بین مناطق کشور از لحاظ بیکاری .
5)ایجاد موقعیت های اقتصادی-اجتماعی یکسان بین مناطق کم رشد و رشد یافته.
6)ایجاد یک محیط جذاب که بتوان طی آن رشد اقتصادی را در تمام مناطق کشور همزمان و یک اندازه تقسیم کرد .
7) اجتناب از هزینه های سنگین اجتماعی» ( معصومی اشکوری ، 318: 1376).
2-1-11-2- آمریکا
برنامه ریزی ناحیه ای در آمریکا پیش از اینکه همانند انگلستان متاثر از تحولات ناشی از انقلاب صنعتی باشد ، «بیشتر مستقل از دولت و در اثر دو جریان روشنفکری ایده آلیست طی دهه 1920 پایه گذاری شد». جریان اول تحت تاثیر تفکرات برنامه ریزی " هوارد" و " گدیس " فلسفه آموزشی " دیویی" ، فلسفه سیاسی " کدپاتکین " و نظرات جامعه شناسی کولی قرار داشت و این جریان در سال 1923 اتحادیه برنامه ریزی منطقه آمریکا را تاسیس کرد ... و جریان دوم [ نیز ] بازتابی از شکست جنوبی ها " در جنگ های داخلی آمریکا بود و متاثر از دیدگاه منطقه گرایی و فرهنگی و خواهان ایستادگی در برابر یورش صنعتی شدن و یکسان سازی فرهنگی توسط شمالی ها بود ( صرافی ،48: 1377) اما هر دو جریان « برنامه ریزی منطقه ای را کمابیش برای احیای تعادل اجتماعی و بوم شناسی بین شهر و روستا ، بین فرهنگ مردمی و تحول جدید ، بین زندگی انسانی و طبیعت و برای تعالی فرهنگی ، علاوه بر بهبود وضعیت مادی اجتماعات در منطقه ، ضروری می دانستند» ( همان ،49).
« از سال 1933 تا پایان جنگ جهانی دوم برنامه ریزی منطقه ای بیشتر تاکید روی توسعه منابع آب و تخصیص عادلانه این منابع و سایر منابع دیگر داشته است ( برنامه عمران دره تنسی) برنامه ریزی منطقه ای در ایالات متحده در آن سالها بیشتر در مناطقی اجرا می شد که دارای رودخانه یا سایر انواع منابع آب بود ، اما رفته رفته با پیشرفت هرچه بیشتر و در ابعاد مختلف اقتصاد شهری و گسترش نفوذ شهر ها بر نواحی اطراف ، برنامه ریزی در ایلات متحده شکل های عمیقتر و ژرف تری که کلیه جوانب فعالیت ها و عملکردهای اقتصادی-اجتماعی و غیره ... را زیر پوشش خود قرار می دهد بخود گرفت » ( معصومی اشکوری،313: 1376). و در کل هافشمیدت (Hufschmidt) تکامل برنامه ریزی ناحیه در امریکا را در پنج مرحله بیان می کند :
« 1- طی سال های 1940-1930 توجه به منابع طبیعی در دستور کار سازمان عمران دره تنسی قرار گرفت . در حیطه مطالعات برنامه ریزی ناحیه ای نیز لایحه ملی برنامه ریزی منابع در سال های 1943-1936 تصویب شد و بعلاوه گزارش هایی برای برنامه ریزی ناحیه نیو انگلند ، آلاسکا ، دره آرکانزاس ، ناحیه متروپلتین سنت لویی تهیه شد .
2- رویکرد فرهنگ- ناحیه گرایی به وسیله جامعه شناسانی مانند ادم و ویس – استادان دانشگاه کارولینای شمالی- به وجود آمد .
3- مکتب علم ناحیه ای به وسیله ایزارد و انجمن علوم ناحیه ای آمریکا بنیان نهاده شد .
4- نگرش توسعه اقتصادی ناحیه هم برای کشور های در حال توسعه و هم برای نواحی توسعه و هم برای نواحی توسعه نیافته کشور های یافته پیشنهاد شد .
5- رویکردی که تاکید بر ماهیت مادر شهر و مشکلات ناحیه ای دارد و نیز مباحث فرید من ، مطرح شد » ( Hall ,1975 ) ( به نقل از حسین زاده دلیر ،33: 1388).
و از دیگر دلایل رشد برنامه ریزی ناحیه و منطقه ای در آمریکا ، می توان به دلایل زیر اشاره کرد :
اول علایق منطقه و حفظ هویت فرهنگی در برابر یکسان سازی فرهنگی بود . دلیل دوم ، رشد سریع و گسترده مجموعه شهر های بزرگ که نیاز به ساماندهی منطقه شهری پیدا کردند . دلیل سوم ، حداکثر بهره برداری از قابلیت های مناطق در جهت تحقق رشد اقتصادی ملی بود و آخرین دلیل ، تلاش در رفع فاصله عقب ماندگی و فقر منطقه ای بود که ابتدا با رهیافت طرح یکپارچه توسعه منابع طبیعی عمل می شد و بعد ها ، بیشتر با رهیافت بازگشایی فضای مناطق در حاشیه مانده برای یکپارچگی با فضای ملی پیگیری شد » ( صرافی ،53: 1377).
2-1-11-3- فرانسه
« در دهه های شصت و هفتاد در فرانسه نیز نظام برنامه ریزی ناحیه ای روند تکاملی خود را پیمود ، شاید علت تاخیر در این امر در متمرکز بودن نوع حکومت آن کشور » بود( حسین زاده دلیر ،33: 1388). لیکن به علت سنت تمرکز گرایی سیاسی ، پاریس رشد سریعی داشت ، در حالی که باقی کشور در جا زده و حتی دارای رشد منفی بود . تا پایان جنگ جهانی دوم ضرورت سیاستگذاری و برنامه ریزی ناحیه ای آشکار نشد ، اما انتشار کتاب « پاریس ، بیابان فرانسه » در سال 1947 توسط گروایه این مسئله را گوشزد کرد که رشد پاریس به قیمت عدم رشد نواحی دیگر تمام شده است ( صرافی ،53: 1377). « از اواسط دهه 1950 برنامه ریزی [ ناحیه ای ] در کشور فرانسه به تدریج شروع شد و از شروع سال های دهه 1960 این روش توسعه یافت و جای خود را در برنامه ریزی کشور باز کرد » ( آسایش ،93: 1388) .
و « کشور به بیست و یک منطقه جهت برنامه ریزی اقتصادی تقسیم شد و در هر منطقه یک سازمان برنامه ریزی در ارتباط با مرکز ایجاد شد » ( معصومی اشکوری ،319: 1376) و می توان گفت سازمان برنامه ریزی در این کشور شکل متمرکز داشت ( آسایش ،93: 1388) . » کارگذاران ، برنامه ریزی ناحیه ای در فرانسه را در دو سطح اجرا می کنند ، سطح ملی و ناحیه ای ( حسین زاده دلیر ،33: 1388) و به علت « رشد سریع اقتصادی- اجتماعی در پاریس ، برنامه ریزی [ ناحیه ای] بیشتر تاکید بر روی عدم تمرکز زندگی اقتصادی در مرکز و پخش آن – در مناطق مختلف کشور از طریق ایجاد و توسعه موقعیت های فراوان اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در سایر مناطق کشور دارد » ( معصومی اشکوری ،319: 1376) . بنابراین از دلایل اساسی دیگر روی آوردن به برنامه ریزی ناحیه ای و منطقه ای در فرانسه می توان به موارد ذیل اشاره کرد :
« چاره جویی ساختار " مرکز- حاشیه " و تامین تعادل های ملی در برابر تمرکز روز افزون پاریس بوده و در مرحله بعد ، برنامه ریزی فضایی جهت تحقق هدف ها و برنامه های توسعه ملی و نیز برنامه ریزی فضایی جهت مدیریت و ساماندهی منطقه شهری مد نظر بوده است و کمتر به برنامه ریزی منطقه ای [ یا ناحیه ای ] قائم به خود و با اولویت های هدف های منطقه ای..... بر می خوریم » ( صرافی ،57-56: 1377) .
لازم به ذکر است « این کشور بر خلاف فرانسه یا اسپانیا ، هیچ گاه با نیاز مبرم تمرکز زدایی منطقه ای مواجه نبوده است » برنامه ریزی منطقه ای ... در این کشور همان آمایش سرزمین است و « از نیاز به تامین منابع در مناطق فوق العاده متراکم و حفظ نظم در فرایند گسترش شتابان سکونت گاه ها نشات گرفته است » ( توفیق، 5: 1371).
2-1-11-4- آلمان
در این کشور نیز همانند فرانسه توسعه در« چند شهر بزرگ متمرکز بود و این شهر ها بزرگترین مراکز جمعیتی را شکل داده بودند » ( معصومی اشکوری،320: 1376) . و از جمله مناطق مسئله دار این کشور منطقه رور (Ruhr) در شمال آلمان بود ( صرافی ، 58 : 1377) . برای این هدف موسسه SVR در سال 1920 تاسیس شد که در نوع خود ، اولین موسسه برنامه ریزی ناحیه در دنیا بود ( حسین زاده دلیر،43: 1388). و علاوه بر این در تلاش برای ایجاد تعادل ناحیه ای « سیاستگذاری منطقه ای در کمک به سه گونه فضاهای زیر بوده که در دهه 1970 به رسمیت شناخته شدند : 1- نواحی توسعه ، 2- مراکز توسعه ، 3- نواحی مرزی با آلمان شرقی سابق » ( صرافی ، 59: 1377) و عملا برنامه ریزی ها حول این سه محور مسئله دار متمرکز بود . بدین ترتیب برنامه ریزی ناحیه ای « ... در آلمان با فرا رویش برنامه ریزی شهری برای منطقه شهری و مجموعه های متعدد شهری پا گرفت . ایجاد تعادل ملی در ارتباط با مناطق توسعه سابق ، رکود یافته و نیز مناطق توسعه نیافته و کنار مانده ، دلیل دیگری برای سیاستگذاری [ ناحیه ] بود که از سطح ملی آغاز شد » ( همان ، 59 ) و غالب برنامه ریزی ناحیه در دیگر کشورهای اروپایی همانند ایتالیا ، هلند و کشورهای اسکاندیناوی نیز حول رشد یافتگی یک مادر شهر و عدم توسعه مناطق و نواحی اقماری می گردد . به عنوان مثال ایتالیا دارای نواحی شمال رشد یافته و نواحی جنوب عقب مانده بود ، به طوری که در این کشور « صندوق توسعه برای ایتالیای جنوبی در سال 1950 برای مدرنیزاسیون زیرساخت های کشاورزی و صنعتی تاسیس شد که برنامه های این سازمان در ایتالیا ارتباط تنگاتنگی با " خصوصیت بارز فضایی " این کشور دارد ( حسین زاده دلیر 1388 ، معصومی اشکوری :1376). همچنین برنامه ریزی ناحیه ای در هلند نیز حول توسعه مناطق توسعه نیافته در مقابل شهر های صنعتی و بنادر رشد یافته و
پرجمعیت شکل یافته و هدف برنامه ریزی ناحیه ای این کشور همانند بسیاری دیگر از کشور ها کاهش اختلاف و عدم توازن در نواحی و مناطق کشور است . همچنین واترسون یک طبقه سه گانه در مورد اجرای برنامه ریزی منطقه ای در کشور های در حال رشد انجام داده است :
1- برنامه ریزی برای منطقه شهر ها و نواحی تحت فشار یک کشور ، که در کشور هایی مانند برزیل [ با داشتن سرزمین پهناور و ترکیب جمعیتی متنوع ] کلمبیا ، غنا ، ونزوئلا ، نیجریه و بعضی از دیگر کشورها انجام و اجرا شده است .
2-برنامه ریزی [ ناحیه ای ] در رابطه با برنامه ها ملی کشور که در کشور نیجریه ، هندوستان [ که پیشگام کاربرد برنامه ریزی منطقه ای در نظام چند سطحی برنامه ریزی ملی در کشور های " جنوب " است ] و پاکستان انجام می شود .
3-برنامه ریزی ناحیه ای ممکن است جهت تطابق طرح های ملی کشور ها با چگونگی رشد مناطق تحت فشار استفاده شود . در یوگسلاوی برنامه های منطقه ای دارای همین ویژگی ها می باشد »
( صرافی :1377 ، معصومی اشکوری : 1376). نظرات شما عزیزان:
|
||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب
|
||||||||||||||||||||||||||
![]() |